|

کپی‌کاری چشم ‌اسفندیار مد ایران

فرزانه فضیلت . طراح لباس از آکادمی مایوا کانادا

در پاسخ به پژوهش «شرق» مبنی بر اینکه مد ایران در کلاس جهانی چه جایگاهی دارد؟ باید گفت در دنیا دو نوع مد وجود دارد؛ گروه اول طراحی‌ها و لباس‌های مبتنی بر های‌فشن (High Fashion) که بیشتر به آلامد شناخته می‌شود و اصولا به جز مراسم استیجی یا میهمانی‌های خاص، نمی‌تواند در ایران رشد چندانی داشته باشد و داستان خود را دارد؛ ولی در رویکرد جهانی هیچ ممنوعیتی ندارد. گروه دوم مد که با مد ما هم تناسب دارد و به‌نوعی به مد اسلامی نزدیک است، همان مد رایج در دنیاست و من دیدم که طراحان ایرانی با الهام از طرح‌های ارائه‌شده در هفته‌های بین‌المللی مد، اقدام به ارائه کالکشن می‌کنند. بخشی از طراحان ایرانی هم با الهام از مؤلفه‌های ایرانی، سعی کردند طرح‌هایی ارائه کنند؛ اما به دلیل اینکه این ارائه فاقد هرگونه کانسپت پست‌مدرن یا آوانگارد بود، نتوانسته خودش را به جامعه جهانی تحمیل کند. دست‌کم به ‌اندازه‌ای که طراحان ایرانی از مد جهان الهام گرفتند، نتوانستند بر مد جهان تأثیر بگذارند. به عبارت دیگر، دو کفه این تأثیر دوجانبه،

برابر نبوده است.
استفاده از البسه و مانتوهای باز که مورد علاقه بانوان ایرانی است، در دنیای بیرون خیلی رواج یافته است. برخی برندها هرساله، بخشی از لباس‌های خود را به طرح‌هایی اختصاص می‌دهند که مخصوص جامعه ایران است؛ یعنی کسانی که قصد سفر به ایران را دارند، با مراجعه به این برندها، می‌توانند لباس‌هایی را که مناسب اجتماع ایران است، یافته و خریداری کنند. این نوع عرضه به شکل حراج ارائه می‌شود و متأسفانه از سوی طراحان داخلی
کپی می‌شود.
به چند دلیل معتقدم مد ایران نمی‌تواند در کلاس جهانی خود را تثبیت کند. ۱- بیشتر کارها کپی از کالکشن‌های خارجی است. من دیده‌ام که ایده‌پرداز یا طراح داخلی، پیج برندها را باز می‌کند و مدل آستین یک برند با مدل یقه برند دیگر و مدل بدنه لباس در یک برند سوم را کپی و هر سه را با هم تلفیق کرده و به نام طراحی برند خود عرضه می‌کند. حتی طراحان خاص هم نمی‌توانند در این فضا
عرض اندام کنند.
دوم اینکه نگاه تخصصی به موضوع طراحی مد در ایران وجود ندارد. حتی درباره لباس سنتی ایران هم، اگر به همین شکل حرکت کنیم، نمی‌توانیم امیدوار باشیم که این حوزه هم جای خود را در مد جهان ثبات ببخشد. به خروجی کار طراحان کره‌ای در شکل عرضه لباس‌های سنتی‌شان نگاه کنید. ببینید همان لباس سنتی خودشان را چگونه روزآمد کرده و متناسب با نگاه مخاطب امروز کره و مخاطب جهانی عرضه می‌کنند. ما به چنین تحول و انقلابی در رویکرد عرضه مد ایران حتی در دیدگاه سنتی
نیاز داریم.
لباس‌های محلی ایران جذابیت خاص خود را دارد؛ اما این مختص ایران نیست. اکثر کشورهای دنیا لباس‌های فولک دارند و لباس سنتی هندی‌ها، به دلیل غنی‌‌بودن پارچه‌بافی‌های‌شان، در شوهای بین‌المللی در مقایسه با لباس‌های فولک ایرانی خیلی قوی‌تر ظاهر می‌شود و مخاطبان بیشتری جذب می‌کند.
پارچه‌بافی و پارچه‌سازی، از اصول مهم طراحی مد است. متأسفانه حوزه مد ایران، بیشترین لطمه را از فرایند کپی‌برداری خورده و در این مسیر، بی‌توجهی و نبود نگاه تخصصی به موضوع نساجی و پارچه‌بافی، این مسئله را پررنگ‌تر کرده است. مد ایران هر بضاعتی دارد، متعلق به گذشته است. سوزن‌دوزی‌ها و پارچه‌بافی‌های موجود مربوط به گذشته‌های خیلی کهنه و خیلی دور است که خیلی هم زیباست؛ اما برای مختصات دنیای امروز و نیازهای مخاطب امروز، روزآمد نشده و ما خیلی عقب هستیم.

در پاسخ به پژوهش «شرق» مبنی بر اینکه مد ایران در کلاس جهانی چه جایگاهی دارد؟ باید گفت در دنیا دو نوع مد وجود دارد؛ گروه اول طراحی‌ها و لباس‌های مبتنی بر های‌فشن (High Fashion) که بیشتر به آلامد شناخته می‌شود و اصولا به جز مراسم استیجی یا میهمانی‌های خاص، نمی‌تواند در ایران رشد چندانی داشته باشد و داستان خود را دارد؛ ولی در رویکرد جهانی هیچ ممنوعیتی ندارد. گروه دوم مد که با مد ما هم تناسب دارد و به‌نوعی به مد اسلامی نزدیک است، همان مد رایج در دنیاست و من دیدم که طراحان ایرانی با الهام از طرح‌های ارائه‌شده در هفته‌های بین‌المللی مد، اقدام به ارائه کالکشن می‌کنند. بخشی از طراحان ایرانی هم با الهام از مؤلفه‌های ایرانی، سعی کردند طرح‌هایی ارائه کنند؛ اما به دلیل اینکه این ارائه فاقد هرگونه کانسپت پست‌مدرن یا آوانگارد بود، نتوانسته خودش را به جامعه جهانی تحمیل کند. دست‌کم به ‌اندازه‌ای که طراحان ایرانی از مد جهان الهام گرفتند، نتوانستند بر مد جهان تأثیر بگذارند. به عبارت دیگر، دو کفه این تأثیر دوجانبه،

برابر نبوده است.
استفاده از البسه و مانتوهای باز که مورد علاقه بانوان ایرانی است، در دنیای بیرون خیلی رواج یافته است. برخی برندها هرساله، بخشی از لباس‌های خود را به طرح‌هایی اختصاص می‌دهند که مخصوص جامعه ایران است؛ یعنی کسانی که قصد سفر به ایران را دارند، با مراجعه به این برندها، می‌توانند لباس‌هایی را که مناسب اجتماع ایران است، یافته و خریداری کنند. این نوع عرضه به شکل حراج ارائه می‌شود و متأسفانه از سوی طراحان داخلی
کپی می‌شود.
به چند دلیل معتقدم مد ایران نمی‌تواند در کلاس جهانی خود را تثبیت کند. ۱- بیشتر کارها کپی از کالکشن‌های خارجی است. من دیده‌ام که ایده‌پرداز یا طراح داخلی، پیج برندها را باز می‌کند و مدل آستین یک برند با مدل یقه برند دیگر و مدل بدنه لباس در یک برند سوم را کپی و هر سه را با هم تلفیق کرده و به نام طراحی برند خود عرضه می‌کند. حتی طراحان خاص هم نمی‌توانند در این فضا
عرض اندام کنند.
دوم اینکه نگاه تخصصی به موضوع طراحی مد در ایران وجود ندارد. حتی درباره لباس سنتی ایران هم، اگر به همین شکل حرکت کنیم، نمی‌توانیم امیدوار باشیم که این حوزه هم جای خود را در مد جهان ثبات ببخشد. به خروجی کار طراحان کره‌ای در شکل عرضه لباس‌های سنتی‌شان نگاه کنید. ببینید همان لباس سنتی خودشان را چگونه روزآمد کرده و متناسب با نگاه مخاطب امروز کره و مخاطب جهانی عرضه می‌کنند. ما به چنین تحول و انقلابی در رویکرد عرضه مد ایران حتی در دیدگاه سنتی
نیاز داریم.
لباس‌های محلی ایران جذابیت خاص خود را دارد؛ اما این مختص ایران نیست. اکثر کشورهای دنیا لباس‌های فولک دارند و لباس سنتی هندی‌ها، به دلیل غنی‌‌بودن پارچه‌بافی‌های‌شان، در شوهای بین‌المللی در مقایسه با لباس‌های فولک ایرانی خیلی قوی‌تر ظاهر می‌شود و مخاطبان بیشتری جذب می‌کند.
پارچه‌بافی و پارچه‌سازی، از اصول مهم طراحی مد است. متأسفانه حوزه مد ایران، بیشترین لطمه را از فرایند کپی‌برداری خورده و در این مسیر، بی‌توجهی و نبود نگاه تخصصی به موضوع نساجی و پارچه‌بافی، این مسئله را پررنگ‌تر کرده است. مد ایران هر بضاعتی دارد، متعلق به گذشته است. سوزن‌دوزی‌ها و پارچه‌بافی‌های موجود مربوط به گذشته‌های خیلی کهنه و خیلی دور است که خیلی هم زیباست؛ اما برای مختصات دنیای امروز و نیازهای مخاطب امروز، روزآمد نشده و ما خیلی عقب هستیم.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها