دبیر شورایعالی امنیت ملی:
دموکراسی از لولههای تفنگ بیرون نمیآید
دبیر شورایعالی امنیت ملی در گفتوگو با فصلنامه سیاست خارجی به موضوعات مختلف در عرصه سیاست خارجی پرداخته است؛ از بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی تا برجام، وضعیت منطقه و تروریسم. شمخانی گفته هیچگاه ناقض برجام نبوده و نخواهیم بود و تأکید کرده که برجام برای ما یک ابزار است. او در این گفتوگو عملکرد ایران در منطقه و بحرانهای آن را تبیین کرده و گفته که برای تعیین سرنوشت مردم کشورهایی مانند فلسطین، سوریه و یمن باید به آرای مردم مراجعه کرد. او تأکید میکند که دموکراسی از لوله تفنگ بیرون نمیآید. در ادامه بخشهایی از این مصاحبه را میخوانید.
چالشها و محدودیتهای سیاست خارجی
بزرگترین چالش بر سر راه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، دشمنی آمریکاست. آمریکا در سالیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره در مسیر پیشرفت ملت ایران مانعتراشی کرده است. جمهوری اسلامی درصدد دستیابی ایران به جایگاه برتر در منطقه است. کسب این جایگاه، اگرچه دور از دسترس نیست، اما با چالشها و محدودیتهایی روبهروست. در عرصه سیاست خارجی، جمهوری اسلامی ایران با بخشی از هنجارهای مورد توجه آمریکا، از جمله روحیه استکباری، اشغالگری، مداخلهجویی در سرنوشت کشورها و حمایت از تجاوزگران، تقابل راهبردی دارد. خاستگاه اعتقادی و آرمانهای انقلابی ایران با این هنجارها در نظام بینالملل، سازگار نیست. وجود روحیه ضدامپریالیستی و عدم سرسپردگی در برابر قدرتهای خارجی از یکسو و وجود مشکلاتی در روابط با قدرتهای منطقهای به جهت رقابت بر سر توزیع قدرت در منطقه از سوی دیگر، چالشها و محدودیتهایی برای ایران در عرصه سیاست خارجی ایجاد کرده است. خروج دولت آمریکا از مهمترین پیمان بینالمللی در دوران جدید، نه بر اساس منافع آمریکا، بلکه مترتب بر مواضع ضدایرانی آقای ترامپ و تیم همراه او در کاخ سفید شکل گرفته است.
برجام و نگاه ابزاری
نگاه جمهوری اسلامی ایران به برجام یک نگاه ابزاری است. ما برای برداشتن موانع پیشرفت کشور وارد گفتوگوها شدیم. در برجام در زمینه منافع ایران توافق کردیم. دولت ترامپ برجام را توافقنامه زیانباری دانست و به صورت یکجانبه از آن خارج شد. سه بهانه از سوی آمریکا مطرح شد؛ بهانه اول این بود که تعهدات و محدودیتهای هستهای ایران کافی نیست. بهانه دوم مربوط به موضوع موشکی بود. گفتند سازوکارهای بازدارنده درباره برنامه موشکی ایران پیشبینی نشده است؛ القای تهدیدآمیزبودن برنامه موشکی جمهوری اسلامی ایران از برنامههای مهم آنهاست. بهانه سوم، تهدیدآمیز تلقیکردن سیاستهای منطقهای ایران است... سیاستهای منطقهای ایران را نیز برای خروج از برجام بهانه کردند تا از انجام تعهدات خود در این توافقنامه شانه خالی کنند. واکنش کشورهای اروپایی پس از خروج آمریکا از برجام این بود که ایران حق مقابلهبهمثل را دارد، ولی از ما درخواست داشتند که این کار را نکنیم و به توافق پایبند بمانیم. آنها گفتند ما شرایط اقتصادی را برای شما فراهم میکنیم که البته جمهوری اسلامی ایران چندان این موضوع را باور نداشت، ولی پذیرفتیم تا به اروپا فرصت دهیم
نشان دهد توان تصمیمگیری مستقل از آمریکا را دارد. ما میخواستیم مسیر دیپلماسی و گفتوگو باز بماند. در مورد اصل برجام هم باید بگویم، هیچگاه برای نقض برجام پیشگام نبوده و نخواهیم بود، اما اقدام ترامپ باعث افزایش قدرت و توان جمهوری اسلامی ایران در عرصههای دیپلماتیک شده است. اروپا هم اگر در پرداخت هزینه حفظ برجام مردد است، باید بداند که ایران معطل آنها نیز نخواهد ماند... آنها نباید انتظار داشته باشند که ما از حقوق خود و امکاناتی که برجام برای عمل متقابل در اختیار ما گذاشته است، صرفنظر کنیم.
سیاستهای منطقهای ایران
سیاستهای منطقهای ایران بدون شک برگ برنده ما در تأمین امنیت ملی خودمان و منافع پایدار کشورهای منطقه است. ما امنیت ملی خود را در راستای منافع بلندمدت کشورهای منطقه و گسترش امنیت در این کشورها تعریف کردهایم. بر همین اساس، دخالت در امور داخلی کشورها را مردود میدانیم و البته به کسی اجازه دخالت در امور داخلی خود را نمیدهیم. برای همین با درخواست دولتهای عراق و سوریه، به این کشورها رفتیم و با داعش و جبههالنصره مبارزه کردیم. از زاویه داخلی نیز باید گفت که امروز مسائل سیاست خارجی و امنیت بینالملل از مسائل داخلی و امنیت ملی تفکیکپذیر نیست و بر یکدیگر اثرگذارند. سیاست منطقهای ایران در امتداد سیاست داخلی و مبتنیبر افزایش ضریب امنیت ملی است. بدین لحاظ ورود ایران به عرصه تحولات منطقه کاملا هوشمندانه بوده و عامل مؤثری در تولید قدرت برای ایران و کشورهای همسایه به حساب میآید. حتی کشوری مثل عربستان که احساس میکند، مبارزه منطقهای ایران با تروریسم با منافع آنها متضاد است نیز اگر بهطور کلان بررسی کند، متوجه میشود که مبارزه ایران و محور مقاومت با تروریستها بهطور کلان به نفع آنها نیز هست. درست است که سعودیها
در تولید تفکر افراطی نقش داشتهاند ولی، خودشان هم هراساناند که این پدیده خودساخته، روزی دامنگیرشان شود. بر این اساس، ازبینبردن داعش در کنار مبارزه فکری با تفکرات افراطگرای آنها، به لحاظ راهبردی تأمینکننده امنیت و منافع عربستان نیز هست؛ آنها نباید این رویکرد جبهه مقاومت را به ضرر خود تفسیر کنند. اگر آنها اراده لازم را داشته باشند، امکان عبور از گذشته و اقدام مشترک برای تأمین منافع و امنیت همه کشورهای منطقه وجود دارد. ما قبلا گفتهایم و باز هم تکرار میکنیم که خواستار سقوط دولت سعودی نیستیم؛ چراکه جایگزین این دولت، یک دولت دموکراتیک با استانداردهای لازم در جهان اسلام نیست، بلکه جایگزین آن، هرجومرج و افراطگرایی است. در یمن، ما جریانهای داخلی و انصارالله را تشویق کردیم که باوجود اشتباه طرف مقابل، وارد گفتوگوها شوند. البته همه باید بدانند که با دخالت نظامی و زور جنگندههای عاریتی آمریکایی و هدایت اطلاعاتی رژیم صهیونیستی، نمیتوانند صحنه را علیه مردم یمن و انصارالله مقلوب کنند و مردم یمن در طول این سهسالونهماه نشان دادند که در برابر زورگویی و دخالت خارجی کوتاه نمیآیند. طرح جمهوری اسلامی ایران
برای حل بحران یمن، همهجانبه و تسهیلکننده آتشبس، شروع کمکهای انساندوستانه و گفتوگوهای یمنی-یمنی است. این طرح با برخی از دولتهای اروپایی نیز بررسی شده است و میتواند مبنای خوبی در زمینه راهحل سیاسی باشد. راهحل جمهوری اسلامی ایران برای همه معضلات و چالشهای منطقه چه در فلسطین، چه در سوریه، چه در بحرین و حتی یمن، دموکراسی و مراجعه به صندوقهای رأی است. سالها پیش جمهوری اسلامی اعلام کرد، به جای راهحلهای تحمیلی به مردم فلسطین که هیچکدام از آنها هم نتیجهبخش نبوده است، باید به آرای عمومی همه فلسطینیها اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی مراجعه کرد تا خودشان سرنوشت سرزمین تاریخی فلسطین را تعیین کنند. این مسئله را در ابتدای بحران سوریه نیز مطرح کردیم و گفتیم به جای صادرکردن تروریسم به سوریه و پیچیدن نسخههای تحمیلی برای این کشور، زمینه اظهارنظر مردم سوریه را فراهم کنید؛ گفتیم که دموکراسی از لولههای تفنگ بیرون نمیآید. آمریکاییها و متحدان آنها برای ایجاد دموکراسی، گروههای غیرقانونی و تروریستها را مسلح کردند؛ اینها اشتباهاتی است که آنها مرتکب شدند. در بحرین هم راهحل، اجرای فرمول هر نفر یک رأی است.
نباید از صندوق رأی و اجرای دموکراسی هراس داشته باشند. این به نفع امنیت منطقه است.
دبیر شورایعالی امنیت ملی در گفتوگو با فصلنامه سیاست خارجی به موضوعات مختلف در عرصه سیاست خارجی پرداخته است؛ از بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی تا برجام، وضعیت منطقه و تروریسم. شمخانی گفته هیچگاه ناقض برجام نبوده و نخواهیم بود و تأکید کرده که برجام برای ما یک ابزار است. او در این گفتوگو عملکرد ایران در منطقه و بحرانهای آن را تبیین کرده و گفته که برای تعیین سرنوشت مردم کشورهایی مانند فلسطین، سوریه و یمن باید به آرای مردم مراجعه کرد. او تأکید میکند که دموکراسی از لوله تفنگ بیرون نمیآید. در ادامه بخشهایی از این مصاحبه را میخوانید.
چالشها و محدودیتهای سیاست خارجی
بزرگترین چالش بر سر راه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، دشمنی آمریکاست. آمریکا در سالیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره در مسیر پیشرفت ملت ایران مانعتراشی کرده است. جمهوری اسلامی درصدد دستیابی ایران به جایگاه برتر در منطقه است. کسب این جایگاه، اگرچه دور از دسترس نیست، اما با چالشها و محدودیتهایی روبهروست. در عرصه سیاست خارجی، جمهوری اسلامی ایران با بخشی از هنجارهای مورد توجه آمریکا، از جمله روحیه استکباری، اشغالگری، مداخلهجویی در سرنوشت کشورها و حمایت از تجاوزگران، تقابل راهبردی دارد. خاستگاه اعتقادی و آرمانهای انقلابی ایران با این هنجارها در نظام بینالملل، سازگار نیست. وجود روحیه ضدامپریالیستی و عدم سرسپردگی در برابر قدرتهای خارجی از یکسو و وجود مشکلاتی در روابط با قدرتهای منطقهای به جهت رقابت بر سر توزیع قدرت در منطقه از سوی دیگر، چالشها و محدودیتهایی برای ایران در عرصه سیاست خارجی ایجاد کرده است. خروج دولت آمریکا از مهمترین پیمان بینالمللی در دوران جدید، نه بر اساس منافع آمریکا، بلکه مترتب بر مواضع ضدایرانی آقای ترامپ و تیم همراه او در کاخ سفید شکل گرفته است.
برجام و نگاه ابزاری
نگاه جمهوری اسلامی ایران به برجام یک نگاه ابزاری است. ما برای برداشتن موانع پیشرفت کشور وارد گفتوگوها شدیم. در برجام در زمینه منافع ایران توافق کردیم. دولت ترامپ برجام را توافقنامه زیانباری دانست و به صورت یکجانبه از آن خارج شد. سه بهانه از سوی آمریکا مطرح شد؛ بهانه اول این بود که تعهدات و محدودیتهای هستهای ایران کافی نیست. بهانه دوم مربوط به موضوع موشکی بود. گفتند سازوکارهای بازدارنده درباره برنامه موشکی ایران پیشبینی نشده است؛ القای تهدیدآمیزبودن برنامه موشکی جمهوری اسلامی ایران از برنامههای مهم آنهاست. بهانه سوم، تهدیدآمیز تلقیکردن سیاستهای منطقهای ایران است... سیاستهای منطقهای ایران را نیز برای خروج از برجام بهانه کردند تا از انجام تعهدات خود در این توافقنامه شانه خالی کنند. واکنش کشورهای اروپایی پس از خروج آمریکا از برجام این بود که ایران حق مقابلهبهمثل را دارد، ولی از ما درخواست داشتند که این کار را نکنیم و به توافق پایبند بمانیم. آنها گفتند ما شرایط اقتصادی را برای شما فراهم میکنیم که البته جمهوری اسلامی ایران چندان این موضوع را باور نداشت، ولی پذیرفتیم تا به اروپا فرصت دهیم
نشان دهد توان تصمیمگیری مستقل از آمریکا را دارد. ما میخواستیم مسیر دیپلماسی و گفتوگو باز بماند. در مورد اصل برجام هم باید بگویم، هیچگاه برای نقض برجام پیشگام نبوده و نخواهیم بود، اما اقدام ترامپ باعث افزایش قدرت و توان جمهوری اسلامی ایران در عرصههای دیپلماتیک شده است. اروپا هم اگر در پرداخت هزینه حفظ برجام مردد است، باید بداند که ایران معطل آنها نیز نخواهد ماند... آنها نباید انتظار داشته باشند که ما از حقوق خود و امکاناتی که برجام برای عمل متقابل در اختیار ما گذاشته است، صرفنظر کنیم.
سیاستهای منطقهای ایران
سیاستهای منطقهای ایران بدون شک برگ برنده ما در تأمین امنیت ملی خودمان و منافع پایدار کشورهای منطقه است. ما امنیت ملی خود را در راستای منافع بلندمدت کشورهای منطقه و گسترش امنیت در این کشورها تعریف کردهایم. بر همین اساس، دخالت در امور داخلی کشورها را مردود میدانیم و البته به کسی اجازه دخالت در امور داخلی خود را نمیدهیم. برای همین با درخواست دولتهای عراق و سوریه، به این کشورها رفتیم و با داعش و جبههالنصره مبارزه کردیم. از زاویه داخلی نیز باید گفت که امروز مسائل سیاست خارجی و امنیت بینالملل از مسائل داخلی و امنیت ملی تفکیکپذیر نیست و بر یکدیگر اثرگذارند. سیاست منطقهای ایران در امتداد سیاست داخلی و مبتنیبر افزایش ضریب امنیت ملی است. بدین لحاظ ورود ایران به عرصه تحولات منطقه کاملا هوشمندانه بوده و عامل مؤثری در تولید قدرت برای ایران و کشورهای همسایه به حساب میآید. حتی کشوری مثل عربستان که احساس میکند، مبارزه منطقهای ایران با تروریسم با منافع آنها متضاد است نیز اگر بهطور کلان بررسی کند، متوجه میشود که مبارزه ایران و محور مقاومت با تروریستها بهطور کلان به نفع آنها نیز هست. درست است که سعودیها
در تولید تفکر افراطی نقش داشتهاند ولی، خودشان هم هراساناند که این پدیده خودساخته، روزی دامنگیرشان شود. بر این اساس، ازبینبردن داعش در کنار مبارزه فکری با تفکرات افراطگرای آنها، به لحاظ راهبردی تأمینکننده امنیت و منافع عربستان نیز هست؛ آنها نباید این رویکرد جبهه مقاومت را به ضرر خود تفسیر کنند. اگر آنها اراده لازم را داشته باشند، امکان عبور از گذشته و اقدام مشترک برای تأمین منافع و امنیت همه کشورهای منطقه وجود دارد. ما قبلا گفتهایم و باز هم تکرار میکنیم که خواستار سقوط دولت سعودی نیستیم؛ چراکه جایگزین این دولت، یک دولت دموکراتیک با استانداردهای لازم در جهان اسلام نیست، بلکه جایگزین آن، هرجومرج و افراطگرایی است. در یمن، ما جریانهای داخلی و انصارالله را تشویق کردیم که باوجود اشتباه طرف مقابل، وارد گفتوگوها شوند. البته همه باید بدانند که با دخالت نظامی و زور جنگندههای عاریتی آمریکایی و هدایت اطلاعاتی رژیم صهیونیستی، نمیتوانند صحنه را علیه مردم یمن و انصارالله مقلوب کنند و مردم یمن در طول این سهسالونهماه نشان دادند که در برابر زورگویی و دخالت خارجی کوتاه نمیآیند. طرح جمهوری اسلامی ایران
برای حل بحران یمن، همهجانبه و تسهیلکننده آتشبس، شروع کمکهای انساندوستانه و گفتوگوهای یمنی-یمنی است. این طرح با برخی از دولتهای اروپایی نیز بررسی شده است و میتواند مبنای خوبی در زمینه راهحل سیاسی باشد. راهحل جمهوری اسلامی ایران برای همه معضلات و چالشهای منطقه چه در فلسطین، چه در سوریه، چه در بحرین و حتی یمن، دموکراسی و مراجعه به صندوقهای رأی است. سالها پیش جمهوری اسلامی اعلام کرد، به جای راهحلهای تحمیلی به مردم فلسطین که هیچکدام از آنها هم نتیجهبخش نبوده است، باید به آرای عمومی همه فلسطینیها اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی مراجعه کرد تا خودشان سرنوشت سرزمین تاریخی فلسطین را تعیین کنند. این مسئله را در ابتدای بحران سوریه نیز مطرح کردیم و گفتیم به جای صادرکردن تروریسم به سوریه و پیچیدن نسخههای تحمیلی برای این کشور، زمینه اظهارنظر مردم سوریه را فراهم کنید؛ گفتیم که دموکراسی از لولههای تفنگ بیرون نمیآید. آمریکاییها و متحدان آنها برای ایجاد دموکراسی، گروههای غیرقانونی و تروریستها را مسلح کردند؛ اینها اشتباهاتی است که آنها مرتکب شدند. در بحرین هم راهحل، اجرای فرمول هر نفر یک رأی است.
نباید از صندوق رأی و اجرای دموکراسی هراس داشته باشند. این به نفع امنیت منطقه است.