سوسن شريعتي در بزرگداشت پوران شريعترضوي:
پوران مرید شریعتی نبود
بزرگداشت مرحوم پوران شريعترضوي، نويسنده و همسر علي شريعتي، در كانون توحيد برگزار شد. در اين مراسم، بسياري از شخصيتهاي سياسي و فرهنگی مانند محمدرضا حکیمی، محمدرضا شفیعیکدکنی، محمد توسلي، اعظم طالقانی، مصطفی معین، یوسف اباذری، ناصر فکوهی، تقی شامخی، هادی خانیکی، علی شکوریراد، ابوالقاسم قاسمزاده، محمود دعایی، فاضل میبدی، محمد حسین شریفزادگان، عبدالفتاح سلطاني، لطفالله میثمی، سعید مدنی، بهروز طیرانی، فیروزه صابر، عبدالله نوري، غلامعباس توسلی، الهه کولایی، احمد زیدآبادی، حسین انصاریراد، هاشم آقاجری، هاشم صباغیان و... حضور داشتند.
پوران یک پارتیزان فرهنگی بود
سوسن شریعتی، دختر پوران شريعترضوي و علي شريعتي، در اين مراسم با تشريح ويژگيهاي شخصيتي مادرش گفت: «این تقدیر ماست که پذیرنده میراث پدری و مادری خود باشیم؛ ازاینرو باید دید صحبتکردن از کسی که کوتاه زیست، سختتر است یا کسی که بلند زیست و باقی ماند تا تکیهگاه باشد. صحبتکردن از کسی که متفکر بوده و مرد ایدههاست و دعوتکننده به آزادی است، سختتر است یا کسی که تبدیل به سقف و جایی امن میشود؟ تفاوت پدر و مادر من در آزادی و امنیت است و بیان این پرسش که آیا آزادی مهمتر است یا امنیت؟ پوران امنیت ما بود، ولی شریعتی با آزادی تعریف میشد. تفاوت پوران و شریعتی در موضوعی اجتماعی است؛ وقتی گفته میشود کوچک زیباست و پوران طرفدار این نظر بود و فتح قلههای بلند را برای شریعتی میگذاشت». شریعتی ادامه داد: «پوران، هماکنون را سوژه قرار میداد و فتح قلههای دور را در اولویت دیگری قرار میداد؛ به همین دلیل پا در رکاب داشته و از نشر تا فروشندگی کتاب را بر عهده داشت». دختر علی شریعتی و پوران شريعترضوي افزود: «با اینکه او چریک نبود، ولی یک پارتیزان فرهنگی بود. تفاوت پدر و مادر من در یک دعوای فلسفی هم هست؛ در ایدئالیسم یا
رئالیسم؟ در ایدئال را چسبیدن یا واقعیت را نگاهکردن. پوران از واقعیتها با همه خطراتی که داشت، فرصت میساخت و تمام تلاشش بعد از غیبت همسرش همین بود، ولی شریعتی رمانتیک بود». او ادامه داد: «پوران شریعترضوی تمام آثار همسرش را منتشر کرد و این کاری بسیار بزرگ است. در واقع او تلاش کرد ممنوع را ممکن کند. یکی از تفاوتهای دیگر پدر و مادرم، در نگاه به پول بود. پدرم پول را تحقیر میکرد و بههیچوجه حق تألیف نمیگرفت؛ اما مادرم آن را برای تأمین معاش خانواده و نه خودش دریافت میکرد. حتی خانه دکتر را که امروز تبدیل به موزه شده، فروخت و با پول آن برای چهار فرزندش خانه خرید؛ اما خانهای که خود در آن نشسته بود، با پول حق تألیف آثار شوهرش نبود و پول خودش بود». شریعتی بیان کرد: «اگر شریعتی دنکیشوت بود، مادر من سانچز بود. در واقع او هیچگاه مرید شریعتی نبود؛ همین تفاوتها باعث شد عدهای در اینکه او شوهرش را درک کرده باشد، تردید کنند». وی افزود: «او مستقل بود و با حقوق خودش روزگار میگذرانید و با اینکه زنان معمولا بعد از مرگ همسرانشان هیچکاره میشوند، پوران شریعترضوی بهسختی توانست متولیگری آثار شریعتی بعد از انقلاب را
بر عهده بگیرد». سوسن شریعتی در پایان گفت: «با وجود این تفاوتها، پدر و مادرم در یک چیز مشترک بودند آنهم عشق به مردم وطنشان بود. بعد از آنکه داشتم پیکر بیجان مادرم را به حسینیه ارشاد میآوردم، با من تماس میگرفتند که دیرتر بیایم برای اینکه درها هنوز بستهاند؛ آنجا متوجه شدم که پدر و مادرم از این نظر هم به یکدیگر نزدیک بودند؛ در اینکه از مردههایشان نیز میترسند».
پوران، ستم به زنان را تحمل نميكرد
ناصر فکوهی نیز در اين مراسم گفت: «پورانخانم همیشه خاطراتی از من داشت و همیشه این خاطرات را برایم تعریف ميکرد و زمانی که ازدواج کرد، من دو، سه سال داشتم. امروز هم بهعنوان یکی از اعضای بسیار نزدیک خانواده در اینجا حضور دارم؛ مراسمی که پیشکسوتانی نظیر دکتر غلامعباس توسلی، دکتر ملکی، دکتر شفیعیکدکنی و... در آن حضور دارند». او ادامه داد: «باید به یک جنبه از زندگی پورانخانم دقت زیادی شود؛ جنبهای که شاید به دلیل تغییرات زیاد در شرایط جامعه، توجه خاصی به آن نمیشود. شاید کارهایی که پورانخانم میکرد، برای جامعه امروز عادی باشد، ولی در دوره خود او اینگونه نیست». این استاد دانشگاه ادامه داد: «یک دختر در ابتدای 20سالگی، در یک جامعه زنستیز، وقتی برای تحصیل به تهران آمده بود، چطور باید از حق خودش دفاع میکرد؟ به نظر من پوران از این لحاظ الگویی اجتماعی و اخلاقی است. زنان امروز در جامعه ما موقعیت بسیار بهتری دارند و این وضع با تلاش آنها در حال بهترشدن هم است. بیتردید ما در 40 سال گذشته دین بزرگی نسبت به زنان داشتیم و پوران نیز در دوران خودش بسیار تنها بود و برای آنکه وارد دانشگاه شود و در جامعه خود را جا
بیندازد، تبدیل به یک الگو شده بود. بسیاری از جوانان امروز نیز باید این الگو را برای خود در نظر بگیرند». فکوهی گفت: «پوران با اینکه در بسیاری از موارد تحت فشار بود، کسانی را که در بیرون بودند در جریان نمیگذاشت. او همیشه به همه امید میداد و قدرتی شورشی در وجودش بود که سعی میکرد آن را به اطرافیان و بچههای اطرافش منتقل کند». وی در پایان گفت: «ما معلمبودن را از پوران یاد گرفتیم و من هرگز ندیدم که بعد از پوران کسی قدر او به بچهها بها داده یا حرف آنها را بشنود. او یک زن شورشی بود و حاضر نبود آنچه را جامعه سنتی به زنان تحمیل میکند، بپذیرد».
زندگي پوران وقف انتشار آثار شریعتی شد
برادر مرحوم شریعترضوی در مراسم ترحیم وی گفت: «پوران بهتنهایی فرزندان دکتر را بزرگ کرد و زندگی خود را وقف انتشار آثار مرحوم دکتر شریعتی کرد. در حقیقت برای شناختن مرحوم خواهرم، هیچکس مانند خود دکتر شریعتی که در قالب یک نامه او را معرفی کرده، نتوانسته او را معرفی کند».در اين مراسم چهار نوه پوران شريعترضوي و علي شريعتي هرکدام به نحوی از مادربزرگ خود تشکر کردند؛ بهنحويكه یکی با نواختن ویلن، دیگری با دادن دستهگل و دو نفر دیگر نیز با سخنرانی برای حاضران از ویژگیهای شخصیتی پوران شریعترضوی گفتند.
بزرگداشت مرحوم پوران شريعترضوي، نويسنده و همسر علي شريعتي، در كانون توحيد برگزار شد. در اين مراسم، بسياري از شخصيتهاي سياسي و فرهنگی مانند محمدرضا حکیمی، محمدرضا شفیعیکدکنی، محمد توسلي، اعظم طالقانی، مصطفی معین، یوسف اباذری، ناصر فکوهی، تقی شامخی، هادی خانیکی، علی شکوریراد، ابوالقاسم قاسمزاده، محمود دعایی، فاضل میبدی، محمد حسین شریفزادگان، عبدالفتاح سلطاني، لطفالله میثمی، سعید مدنی، بهروز طیرانی، فیروزه صابر، عبدالله نوري، غلامعباس توسلی، الهه کولایی، احمد زیدآبادی، حسین انصاریراد، هاشم آقاجری، هاشم صباغیان و... حضور داشتند.
پوران یک پارتیزان فرهنگی بود
سوسن شریعتی، دختر پوران شريعترضوي و علي شريعتي، در اين مراسم با تشريح ويژگيهاي شخصيتي مادرش گفت: «این تقدیر ماست که پذیرنده میراث پدری و مادری خود باشیم؛ ازاینرو باید دید صحبتکردن از کسی که کوتاه زیست، سختتر است یا کسی که بلند زیست و باقی ماند تا تکیهگاه باشد. صحبتکردن از کسی که متفکر بوده و مرد ایدههاست و دعوتکننده به آزادی است، سختتر است یا کسی که تبدیل به سقف و جایی امن میشود؟ تفاوت پدر و مادر من در آزادی و امنیت است و بیان این پرسش که آیا آزادی مهمتر است یا امنیت؟ پوران امنیت ما بود، ولی شریعتی با آزادی تعریف میشد. تفاوت پوران و شریعتی در موضوعی اجتماعی است؛ وقتی گفته میشود کوچک زیباست و پوران طرفدار این نظر بود و فتح قلههای بلند را برای شریعتی میگذاشت». شریعتی ادامه داد: «پوران، هماکنون را سوژه قرار میداد و فتح قلههای دور را در اولویت دیگری قرار میداد؛ به همین دلیل پا در رکاب داشته و از نشر تا فروشندگی کتاب را بر عهده داشت». دختر علی شریعتی و پوران شريعترضوي افزود: «با اینکه او چریک نبود، ولی یک پارتیزان فرهنگی بود. تفاوت پدر و مادر من در یک دعوای فلسفی هم هست؛ در ایدئالیسم یا
رئالیسم؟ در ایدئال را چسبیدن یا واقعیت را نگاهکردن. پوران از واقعیتها با همه خطراتی که داشت، فرصت میساخت و تمام تلاشش بعد از غیبت همسرش همین بود، ولی شریعتی رمانتیک بود». او ادامه داد: «پوران شریعترضوی تمام آثار همسرش را منتشر کرد و این کاری بسیار بزرگ است. در واقع او تلاش کرد ممنوع را ممکن کند. یکی از تفاوتهای دیگر پدر و مادرم، در نگاه به پول بود. پدرم پول را تحقیر میکرد و بههیچوجه حق تألیف نمیگرفت؛ اما مادرم آن را برای تأمین معاش خانواده و نه خودش دریافت میکرد. حتی خانه دکتر را که امروز تبدیل به موزه شده، فروخت و با پول آن برای چهار فرزندش خانه خرید؛ اما خانهای که خود در آن نشسته بود، با پول حق تألیف آثار شوهرش نبود و پول خودش بود». شریعتی بیان کرد: «اگر شریعتی دنکیشوت بود، مادر من سانچز بود. در واقع او هیچگاه مرید شریعتی نبود؛ همین تفاوتها باعث شد عدهای در اینکه او شوهرش را درک کرده باشد، تردید کنند». وی افزود: «او مستقل بود و با حقوق خودش روزگار میگذرانید و با اینکه زنان معمولا بعد از مرگ همسرانشان هیچکاره میشوند، پوران شریعترضوی بهسختی توانست متولیگری آثار شریعتی بعد از انقلاب را
بر عهده بگیرد». سوسن شریعتی در پایان گفت: «با وجود این تفاوتها، پدر و مادرم در یک چیز مشترک بودند آنهم عشق به مردم وطنشان بود. بعد از آنکه داشتم پیکر بیجان مادرم را به حسینیه ارشاد میآوردم، با من تماس میگرفتند که دیرتر بیایم برای اینکه درها هنوز بستهاند؛ آنجا متوجه شدم که پدر و مادرم از این نظر هم به یکدیگر نزدیک بودند؛ در اینکه از مردههایشان نیز میترسند».
پوران، ستم به زنان را تحمل نميكرد
ناصر فکوهی نیز در اين مراسم گفت: «پورانخانم همیشه خاطراتی از من داشت و همیشه این خاطرات را برایم تعریف ميکرد و زمانی که ازدواج کرد، من دو، سه سال داشتم. امروز هم بهعنوان یکی از اعضای بسیار نزدیک خانواده در اینجا حضور دارم؛ مراسمی که پیشکسوتانی نظیر دکتر غلامعباس توسلی، دکتر ملکی، دکتر شفیعیکدکنی و... در آن حضور دارند». او ادامه داد: «باید به یک جنبه از زندگی پورانخانم دقت زیادی شود؛ جنبهای که شاید به دلیل تغییرات زیاد در شرایط جامعه، توجه خاصی به آن نمیشود. شاید کارهایی که پورانخانم میکرد، برای جامعه امروز عادی باشد، ولی در دوره خود او اینگونه نیست». این استاد دانشگاه ادامه داد: «یک دختر در ابتدای 20سالگی، در یک جامعه زنستیز، وقتی برای تحصیل به تهران آمده بود، چطور باید از حق خودش دفاع میکرد؟ به نظر من پوران از این لحاظ الگویی اجتماعی و اخلاقی است. زنان امروز در جامعه ما موقعیت بسیار بهتری دارند و این وضع با تلاش آنها در حال بهترشدن هم است. بیتردید ما در 40 سال گذشته دین بزرگی نسبت به زنان داشتیم و پوران نیز در دوران خودش بسیار تنها بود و برای آنکه وارد دانشگاه شود و در جامعه خود را جا
بیندازد، تبدیل به یک الگو شده بود. بسیاری از جوانان امروز نیز باید این الگو را برای خود در نظر بگیرند». فکوهی گفت: «پوران با اینکه در بسیاری از موارد تحت فشار بود، کسانی را که در بیرون بودند در جریان نمیگذاشت. او همیشه به همه امید میداد و قدرتی شورشی در وجودش بود که سعی میکرد آن را به اطرافیان و بچههای اطرافش منتقل کند». وی در پایان گفت: «ما معلمبودن را از پوران یاد گرفتیم و من هرگز ندیدم که بعد از پوران کسی قدر او به بچهها بها داده یا حرف آنها را بشنود. او یک زن شورشی بود و حاضر نبود آنچه را جامعه سنتی به زنان تحمیل میکند، بپذیرد».
زندگي پوران وقف انتشار آثار شریعتی شد
برادر مرحوم شریعترضوی در مراسم ترحیم وی گفت: «پوران بهتنهایی فرزندان دکتر را بزرگ کرد و زندگی خود را وقف انتشار آثار مرحوم دکتر شریعتی کرد. در حقیقت برای شناختن مرحوم خواهرم، هیچکس مانند خود دکتر شریعتی که در قالب یک نامه او را معرفی کرده، نتوانسته او را معرفی کند».در اين مراسم چهار نوه پوران شريعترضوي و علي شريعتي هرکدام به نحوی از مادربزرگ خود تشکر کردند؛ بهنحويكه یکی با نواختن ویلن، دیگری با دادن دستهگل و دو نفر دیگر نیز با سخنرانی برای حاضران از ویژگیهای شخصیتی پوران شریعترضوی گفتند.