|

نااميدي سعودي، مسير آمريكايي

صباح زنگنه- تحليلگر ارشد مسائل خاورميانه

سفرهاي اخير وليعهد سعودي و اعلام سرمايه‌گذاري در پاکستان، هند و چين، موضوعي است که بايد ريشه آن را در وضعيت عربستان امروز جست‌وجو کرد. بن سلمان از شرايط اين کشور پس از قتل جمال خاشقجی بسيار نگران است. اين کشور در ايالات متحده، مخالفان قدرتمندي پيدا کرده است که دولت ترامپ را از هرگونه نزديکي به سعودي‌ها بر حذر مي‌دارند. در منطقه، عربستان با قطر، ايران و ترکيه چالش جدي پيدا کرده و کويت نيز رقابت‌ها بر سر رهبري جامعه عربي را کليد زده است. فضاي داخلي عربستان نيز چندان روشن نيست. استفاده از خشونت براي حذف معارضان و مخالفان، موضوعی پذیرفتنی‌ نيست. مجموع اين شرايط و البته تحت‌فشار قرارگرفتن ترامپ با نزديک‌شدن به انتخابات رياست‌جمهوري 2020 مي‌تواند فشار آمريكا براي جا‌به‌جايي بن سلمان و تغييراتي در هيئت حاکمه سعودي را جدي‌تر کند. ترکي‌الدخيل چندي قبل هشدار داد اگر اين فشارها واقعي‌تر شود، عربستان به‌سوي روسيه، چين يا حتي ايران گرايش پيدا مي‌کند. بايد پذيرفت هيئت حاکمه سعودي براي بهبود فضاي داخلي و شرايط امنيتي خود بايد به بازنگري شيوه رفتار خود در منطقه و روابط با کشورهاي بزرگ اطراف خود اقدام کند. در عراق، سوريه، يمن و لبنان، شرايط کاملا با آنچه عربستان براي آن سرمايه‌گذاري کرده بود، فاصله دارد. حال سفرهاي اخير وليعهد سعودي به پاکستان، هند و چين را بايد اين‌گونه تحليل کرد که درآمدهاي نفتي سرشار، آنان را اميدوار به حرکت منطقه‌اي بي‌نياز از ايالات متحده کرده است. متأسفانه اين ذهنيت حاکمان سعودي اصلاح نشده که به‌جاي اين مسائل به‌سوي گفت‌وگوي منطقه‌اي حرکت کنند و بازي با حاصل جمع صفر را متوقف کنند. عربستان توانايي استخراج، توليد و صادرات نفت در حد 10 ميليون بشکه در روز را دارد. خريدهاي تسليحاتي هنگفتي انجام داده که فروشنده‌ها را به خود مديون ولي امنيت خود را به خارج واگذار مي‌کند. صراحتا رئيس‌جمهور آمريكا گفته امنيتي در عربستان وجود نخواهد داشت اگر آمريكا يک ساعت حمايت از اين کشور را متوقف کند؛ درحالي‌که هرگز آنان نمي‌توانند چنين جمله‌اي درباره ايران بيان کنند. بن سلمان در اين مدت تلاش کرده سفرهاي خود را به مقصد کشورهاي منطقه، روسيه و چين ترتيب دهد و به‌دنبال بازسازي چهره تخريب‌شده خود در جامعه جهاني باشد. شخص دونالد ترامپ تلاش‌ها براي گسترش مناسبات با چين از طرف هر کشوري را به‌شدت مورد برخورد قرار مي‌دهد، حال اگر اين تلاش‌ها از جانب متحد سنتي آمريكا در خاورميانه يعني عربستان سعودي انجام شده باشد، مي‌تواند نگاه منفي کاخ سفيد را در پي داشته باشد. به‌هر‌حال منابع نفتي و سود سرشار فروش نفت سعودي به‌اندازه‌اي است که همه طرف‌ها مي‌توانند از آن بهره بگيرند. حادثه تروريستي در خاش، ابراز وفاداري طرف پاکستاني به عربستان بود. سرمايه‌گذاري‌هاي کلان سعودي‌ها در صنعت پتروشيمي و پالايشگاهي هند نيز يک حرکت راهبردي براي عربستان است. قراردادهاي کلان ۲۰ميليارددلاري در پاکستان و اعلام کمک‌ صدميليارددلاري و بسته سرمايه‌گذاري هندوستان و البته قراردادهاي چين، بعد از سفر وزير خارجه به هند و رئيس مجلس به چين، اهدافي براي خنثي‌سازي اين اقدامات را نيز دنبال مي‌کند. اخباري مبني بر انتقال فناوري حساس هسته‌اي از آمريكا به عربستان، شايد نوعي دلجويي تيم ترامپ از عربستان اين روزها باشد؛ وگرنه با توجه به مسئله امنيت رژيم صهيونيستي، محال است چنين اقدامي به‌طور واقعي در آمريكا انجام شود؛ حتي اگر سعودي‌ها با اسرائيل، روابط رسمي برقرار کنند. آنان نگران گروه‌هايي در داخل عربستان هستند که مي‌توانند در زمان‌هايي به‌صورت کنترل‌نشده منطقه را به ورطه نابودي بکشانند. در‌عين‌حال عربستان نيز ممکن است بعد از دريافت برخي فناوري‌ها از آمريكا، به‌سوي روسيه و چين حرکت کند که آمريكا حتما در تحليل‌هاي خود به اين نکته توجه خواهد داشت.

سفرهاي اخير وليعهد سعودي و اعلام سرمايه‌گذاري در پاکستان، هند و چين، موضوعي است که بايد ريشه آن را در وضعيت عربستان امروز جست‌وجو کرد. بن سلمان از شرايط اين کشور پس از قتل جمال خاشقجی بسيار نگران است. اين کشور در ايالات متحده، مخالفان قدرتمندي پيدا کرده است که دولت ترامپ را از هرگونه نزديکي به سعودي‌ها بر حذر مي‌دارند. در منطقه، عربستان با قطر، ايران و ترکيه چالش جدي پيدا کرده و کويت نيز رقابت‌ها بر سر رهبري جامعه عربي را کليد زده است. فضاي داخلي عربستان نيز چندان روشن نيست. استفاده از خشونت براي حذف معارضان و مخالفان، موضوعی پذیرفتنی‌ نيست. مجموع اين شرايط و البته تحت‌فشار قرارگرفتن ترامپ با نزديک‌شدن به انتخابات رياست‌جمهوري 2020 مي‌تواند فشار آمريكا براي جا‌به‌جايي بن سلمان و تغييراتي در هيئت حاکمه سعودي را جدي‌تر کند. ترکي‌الدخيل چندي قبل هشدار داد اگر اين فشارها واقعي‌تر شود، عربستان به‌سوي روسيه، چين يا حتي ايران گرايش پيدا مي‌کند. بايد پذيرفت هيئت حاکمه سعودي براي بهبود فضاي داخلي و شرايط امنيتي خود بايد به بازنگري شيوه رفتار خود در منطقه و روابط با کشورهاي بزرگ اطراف خود اقدام کند. در عراق، سوريه، يمن و لبنان، شرايط کاملا با آنچه عربستان براي آن سرمايه‌گذاري کرده بود، فاصله دارد. حال سفرهاي اخير وليعهد سعودي به پاکستان، هند و چين را بايد اين‌گونه تحليل کرد که درآمدهاي نفتي سرشار، آنان را اميدوار به حرکت منطقه‌اي بي‌نياز از ايالات متحده کرده است. متأسفانه اين ذهنيت حاکمان سعودي اصلاح نشده که به‌جاي اين مسائل به‌سوي گفت‌وگوي منطقه‌اي حرکت کنند و بازي با حاصل جمع صفر را متوقف کنند. عربستان توانايي استخراج، توليد و صادرات نفت در حد 10 ميليون بشکه در روز را دارد. خريدهاي تسليحاتي هنگفتي انجام داده که فروشنده‌ها را به خود مديون ولي امنيت خود را به خارج واگذار مي‌کند. صراحتا رئيس‌جمهور آمريكا گفته امنيتي در عربستان وجود نخواهد داشت اگر آمريكا يک ساعت حمايت از اين کشور را متوقف کند؛ درحالي‌که هرگز آنان نمي‌توانند چنين جمله‌اي درباره ايران بيان کنند. بن سلمان در اين مدت تلاش کرده سفرهاي خود را به مقصد کشورهاي منطقه، روسيه و چين ترتيب دهد و به‌دنبال بازسازي چهره تخريب‌شده خود در جامعه جهاني باشد. شخص دونالد ترامپ تلاش‌ها براي گسترش مناسبات با چين از طرف هر کشوري را به‌شدت مورد برخورد قرار مي‌دهد، حال اگر اين تلاش‌ها از جانب متحد سنتي آمريكا در خاورميانه يعني عربستان سعودي انجام شده باشد، مي‌تواند نگاه منفي کاخ سفيد را در پي داشته باشد. به‌هر‌حال منابع نفتي و سود سرشار فروش نفت سعودي به‌اندازه‌اي است که همه طرف‌ها مي‌توانند از آن بهره بگيرند. حادثه تروريستي در خاش، ابراز وفاداري طرف پاکستاني به عربستان بود. سرمايه‌گذاري‌هاي کلان سعودي‌ها در صنعت پتروشيمي و پالايشگاهي هند نيز يک حرکت راهبردي براي عربستان است. قراردادهاي کلان ۲۰ميليارددلاري در پاکستان و اعلام کمک‌ صدميليارددلاري و بسته سرمايه‌گذاري هندوستان و البته قراردادهاي چين، بعد از سفر وزير خارجه به هند و رئيس مجلس به چين، اهدافي براي خنثي‌سازي اين اقدامات را نيز دنبال مي‌کند. اخباري مبني بر انتقال فناوري حساس هسته‌اي از آمريكا به عربستان، شايد نوعي دلجويي تيم ترامپ از عربستان اين روزها باشد؛ وگرنه با توجه به مسئله امنيت رژيم صهيونيستي، محال است چنين اقدامي به‌طور واقعي در آمريكا انجام شود؛ حتي اگر سعودي‌ها با اسرائيل، روابط رسمي برقرار کنند. آنان نگران گروه‌هايي در داخل عربستان هستند که مي‌توانند در زمان‌هايي به‌صورت کنترل‌نشده منطقه را به ورطه نابودي بکشانند. در‌عين‌حال عربستان نيز ممکن است بعد از دريافت برخي فناوري‌ها از آمريكا، به‌سوي روسيه و چين حرکت کند که آمريكا حتما در تحليل‌هاي خود به اين نکته توجه خواهد داشت.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها