دانشگاه به روايت يک نمايشگاه
وفا حويزاوي: ارديبهشت امسال دانشگاه تهران ميزبان دومين سال سمپوزيوم ملي آثار علوم اجتماعي ايران در قالب ارسال مقاله و مستند جامعهشناختي بود که برای سه روز (متوالي) در دانشگاه علوم اجتماعي برگزار شد. درحاليکه به نظر ميرسيد کار سمپوزيوم به اتمام رسيده است، خبر از برگزاري نمايشگاهي به نام دانشگاه به کيوريتوري آيدين باقري (که پيشتر مسئوليت بخش مستندهاي سمپوزيوم را نيز عهدهدار بود) اعلام شد؛ نمايشگاهي که در دو بخش فضاي عمومي با حضور علي اتحاد، هنرمند شهري و فضاي داخلي و همايون سيريزي، نگار فرجياني، پانتهآ اسلامي، هومن طالبي، نيما اسماعيليپور، آيدين باقري و شقايق کاميار در پلتفرم ۳ برگزار شد. آيدين باقري که خود نيز جامعهشناس است، گفت: «سالهاست دانشجويان و استادان علوم اجتماعي، خودشان توليد محتوا کرده و خود نيز آن را مصرف ميکنند. مسئله حائز اهميت امروز بيش از پيش خروج از اين محدوديت و طرح آن در ديگر حوزههاي دانش است و حداقل با قدمگذاشتن در بستري بينارشتهاي، از امکاني بالقوه براي گسترش مخاطبان برخوردار شد. گمان ميکنم ارتباطنداشتن رشتههاي متفاوت با يکديگر و جزيرهبودگي آنها نیز افزون بر مسائل ديگر، حول دانشگاه است که امکان هرگونه مواجه جدي و نقادانه با آن را ميگيرد. رخوت و تغيير کارکردهاي نظام آموزشي عالي از توليد دانش به توليد نيروي کار صرف و تبديل آن به بنگاه اقتصادي که مستقيما برگرفته از تغييرات ساختاري حوزه اقتصاد است، شرايط را بهگونهاي رقم زده که شايد دستاورد آن جز مدرسه و دانشگاهزدايي نباشد. در طول جمعآوري آثار، متوجه شدم تاکنون کار جدي و شایان عرضه در اين زمينه بسيار اندک بوده و گويا در اين سالها دغدغه هنرمندان نبوده است. هرچند در جامعه هنري، گروهها و فضاهاي آموزشي مستقل با رويکردهاي متنوع ديده ميشوند که برخي از آنها نيز سالها فعاليت ميکنند و حضور آنها گواه بر فاصله معنادار ميان محتواي نظام آموزشي و فهم متفاوت آنها از لحظه اکنون در معناي عام است؛ اما اينکه بگوييم به صورت مشخص کاري انجام شده باشد، خير؛ دستکم من نتوانستم پيدا کنم». آثار نگار فرجياني که برگرفته از تلاشهاي چندساله وي است و در غالب پروژهاي به نام مونوکسيد تهران در مدارس ابتدايي تا دبيرستان انجام ميشد و حکايت از نگاه دانشآموزان به شهر در مناطق مختلف دارد، نگاهي که کودکان اين شهر با آن غريبهاند. اثر همايون سيريزي به نام «در سر دانشگاه تهران» که ابدا اعتقاد ندارد اثري هنري ارائه کرده و نسبت سردر را در گذار تحولات سياسي و اجتماعي تحليل ميکند، نيما اسماعيليپور که سه نامه را در برابر ديدگانمان به نمايش ميگذارد که برگرفته از تکاثر وي در مجموعه سرمايه ملي (پشت اسکناس 50 توماني) است و او نيز تلاش ميکند تا جداي از مواجهشدن ما با اثر پيشتر اجراشده در خلال نامهها، مجددا آن را از نو بخوانيم. آثار هومن طالبي و پانتهآ اسلامي بيش از آنکه اثر باشند، خروجي طرز تفکري هستند که سالها پيش در فضاي آموزش موازي به نام کانون معماران معاصر شکل گرفت و در پي آن است تا راهحلي باشد در برابر نهاد دانشگاهي. اثر آيدين باقري و شقايق کاميار به نام ضد انحصار که از بازي بهمنظور ابزاري براي بيان و بهچالشکشيدن مخاطب بهره ميبرند، با الهام از بازي مونوپولي از طريق تغيير مکانيک بازي، بازي جديدي به نام آنمونوپولي ارائه ميدهند و ما را به تفکر براي مقابله با پديده توسعه دانشگاهها که منجر به نوعي زمينخواري به شکل گسترده شده، دعوت ميکنند.جداي از آثار به نمايش گذاشتهشده، اگر از سردر دانشگاه آزاد هنر در خيابان فلسطين و دانشکده سينما و تئاتر خيابان ورزنده گذشتيد و کاليگرافي خارجشده از پنجرهاي ديديد، تعجب نکنيد؛ اين تکفريم به صورت پيستآپ اجرا شده کار Blindهنرمند خياباني است با عنوان ميراث گمشده که روايتي از فقدان کارکردهاي دانشگاه و نتيجه زيست دانشجويي هنرمند است.در نهايت کيو آر کدهايي که در قالب استيکر با عنوان خاطرات مدرسه بر سردر 30 مدرسه و به صورت اتفاقي از سوی علي اتحاد اجرا شدهاند. با اسکن اين کدها، خاطراتي از دوران مدرسه هنرمند را در شهر ساري ميشنويد؛ خاطرههایي که شايد بتوان در تجربه بسياري از افراد آنها را يافت.
وفا حويزاوي: ارديبهشت امسال دانشگاه تهران ميزبان دومين سال سمپوزيوم ملي آثار علوم اجتماعي ايران در قالب ارسال مقاله و مستند جامعهشناختي بود که برای سه روز (متوالي) در دانشگاه علوم اجتماعي برگزار شد. درحاليکه به نظر ميرسيد کار سمپوزيوم به اتمام رسيده است، خبر از برگزاري نمايشگاهي به نام دانشگاه به کيوريتوري آيدين باقري (که پيشتر مسئوليت بخش مستندهاي سمپوزيوم را نيز عهدهدار بود) اعلام شد؛ نمايشگاهي که در دو بخش فضاي عمومي با حضور علي اتحاد، هنرمند شهري و فضاي داخلي و همايون سيريزي، نگار فرجياني، پانتهآ اسلامي، هومن طالبي، نيما اسماعيليپور، آيدين باقري و شقايق کاميار در پلتفرم ۳ برگزار شد. آيدين باقري که خود نيز جامعهشناس است، گفت: «سالهاست دانشجويان و استادان علوم اجتماعي، خودشان توليد محتوا کرده و خود نيز آن را مصرف ميکنند. مسئله حائز اهميت امروز بيش از پيش خروج از اين محدوديت و طرح آن در ديگر حوزههاي دانش است و حداقل با قدمگذاشتن در بستري بينارشتهاي، از امکاني بالقوه براي گسترش مخاطبان برخوردار شد. گمان ميکنم ارتباطنداشتن رشتههاي متفاوت با يکديگر و جزيرهبودگي آنها نیز افزون بر مسائل ديگر، حول دانشگاه است که امکان هرگونه مواجه جدي و نقادانه با آن را ميگيرد. رخوت و تغيير کارکردهاي نظام آموزشي عالي از توليد دانش به توليد نيروي کار صرف و تبديل آن به بنگاه اقتصادي که مستقيما برگرفته از تغييرات ساختاري حوزه اقتصاد است، شرايط را بهگونهاي رقم زده که شايد دستاورد آن جز مدرسه و دانشگاهزدايي نباشد. در طول جمعآوري آثار، متوجه شدم تاکنون کار جدي و شایان عرضه در اين زمينه بسيار اندک بوده و گويا در اين سالها دغدغه هنرمندان نبوده است. هرچند در جامعه هنري، گروهها و فضاهاي آموزشي مستقل با رويکردهاي متنوع ديده ميشوند که برخي از آنها نيز سالها فعاليت ميکنند و حضور آنها گواه بر فاصله معنادار ميان محتواي نظام آموزشي و فهم متفاوت آنها از لحظه اکنون در معناي عام است؛ اما اينکه بگوييم به صورت مشخص کاري انجام شده باشد، خير؛ دستکم من نتوانستم پيدا کنم». آثار نگار فرجياني که برگرفته از تلاشهاي چندساله وي است و در غالب پروژهاي به نام مونوکسيد تهران در مدارس ابتدايي تا دبيرستان انجام ميشد و حکايت از نگاه دانشآموزان به شهر در مناطق مختلف دارد، نگاهي که کودکان اين شهر با آن غريبهاند. اثر همايون سيريزي به نام «در سر دانشگاه تهران» که ابدا اعتقاد ندارد اثري هنري ارائه کرده و نسبت سردر را در گذار تحولات سياسي و اجتماعي تحليل ميکند، نيما اسماعيليپور که سه نامه را در برابر ديدگانمان به نمايش ميگذارد که برگرفته از تکاثر وي در مجموعه سرمايه ملي (پشت اسکناس 50 توماني) است و او نيز تلاش ميکند تا جداي از مواجهشدن ما با اثر پيشتر اجراشده در خلال نامهها، مجددا آن را از نو بخوانيم. آثار هومن طالبي و پانتهآ اسلامي بيش از آنکه اثر باشند، خروجي طرز تفکري هستند که سالها پيش در فضاي آموزش موازي به نام کانون معماران معاصر شکل گرفت و در پي آن است تا راهحلي باشد در برابر نهاد دانشگاهي. اثر آيدين باقري و شقايق کاميار به نام ضد انحصار که از بازي بهمنظور ابزاري براي بيان و بهچالشکشيدن مخاطب بهره ميبرند، با الهام از بازي مونوپولي از طريق تغيير مکانيک بازي، بازي جديدي به نام آنمونوپولي ارائه ميدهند و ما را به تفکر براي مقابله با پديده توسعه دانشگاهها که منجر به نوعي زمينخواري به شکل گسترده شده، دعوت ميکنند.جداي از آثار به نمايش گذاشتهشده، اگر از سردر دانشگاه آزاد هنر در خيابان فلسطين و دانشکده سينما و تئاتر خيابان ورزنده گذشتيد و کاليگرافي خارجشده از پنجرهاي ديديد، تعجب نکنيد؛ اين تکفريم به صورت پيستآپ اجرا شده کار Blindهنرمند خياباني است با عنوان ميراث گمشده که روايتي از فقدان کارکردهاي دانشگاه و نتيجه زيست دانشجويي هنرمند است.در نهايت کيو آر کدهايي که در قالب استيکر با عنوان خاطرات مدرسه بر سردر 30 مدرسه و به صورت اتفاقي از سوی علي اتحاد اجرا شدهاند. با اسکن اين کدها، خاطراتي از دوران مدرسه هنرمند را در شهر ساري ميشنويد؛ خاطرههایي که شايد بتوان در تجربه بسياري از افراد آنها را يافت.