مرد همسرکش بعد از 15 سال درخواست آزادی کرد
شرق: مردی 15 سال بعد از اینکه همسرش را با ضربات متعدد چاقو به قتل رساند، با توجه به اینکه تاکنون حکم قصاص دربارهاش اجرا نشده و اولیایدم نیز تعیین تکلیف نکردهاند درخواست آزادی از زندان کرد.
به گزارش خبرنگار ما، متهم که مردی 65 ساله است زمانی که 50 ساله بود، همسرش سودابه را به قتل رساند.
براساس محتویات پرونده، این قتل در خانه رخ داد و ابتدا همسایهها در جریان آن قرار گرفتند. زمانی که مأموران به خانه سودابه رسیدند جسد غرق در خون او را در حمام کشف کردند.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات در این زمینه آغاز و فرخ، شوهر سودابه، بازداشت شد و در بازجوییها به قتل اعتراف کرد. او گفت: من و همسرم مدتها با هم مشکل داشتیم و همسرم خانه را با حالت قهر ترک کرده بود. زمانی که دوباره به خانه برگشت خیلی عصبانی بود و همچنان میگفت دوست ندارد با من حرف بزند. به او گفتم اگر میخواهد از من جدا شود هیچ حرفی ندارم، اما دلم نمیخواهد با من قهر باشد و تا زمانی که همسرم است نباید با من تلخی کند. او فحاشی کرد و من را از خودش راند و بعد هم به حمام رفت. آنقدر عصبانی شدم که نتوانستم خودم را کنترل کنم و با چاقو به او حمله کردم. در حمام را بسته بود و باز نمیکرد من هم شیشه را شکستم و در را باز کردم و وارد حمام شدم و او را کشتم.
مأموران در ادامه تحقیقات یکی از همسایهها را که موضوع را به پلیس گزارش داده بود، مورد بازجویی قرار دادند؛ این زن گفت: سودابه و شوهرش مدتها بود که با هم دعوا داشتند، از وقتی در این خانه ساکن شدند تقریبا هر روز درگیری داشتند و صدای فحاشیها و کتکزدنهای فرخ میآمد. روز حادثه هم یکدفعه صدای درگیری آنها بلند و بعد هم ناگهان قطع شد که من فهمیدم مشکلی پیش آمده و به پلیس خبر دادم.
فرزندان مقتول هم درگیریهای قدیمی مقتول و همسرش را تأیید کردند. پسر مقتول گفت: مادر و پدرم خیلی دعوا میکردند. آنها میخواستند از هم جدا شوند، اما پدرم مقاومت میکرد و میگفت نمیخواهد مادرم را طلاق دهد؛ البته همه ما میدانستیم که زندگی مشترک آنها هیچ فایدهای ندارد، چون سالهای سال بود آنها با هم کشمکش داشتند. 10 روزی میشد که مادرم قهر کرده و به خانه خواهرم رفته بود، اما پدرم او را طلاق نداد و خانواده هم واسطه شدند که آنها آشتی کنند. به همین دلیل هم دامادمان مادرم را به خانه بازگرداند که این اتفاق رخ داد.
پرونده بعد از پایان بازجوییها با قرار مجرمیت و صدور کیفرخواست به دادگاه ارسال شد. شعبه 72 وقت دادگاه کیفری استان تهران به این پرونده رسیدگی کرد. با اینکه فرزندان مقتول گذشت کرده بودند، اما پدر او درخواست قصاص کرد و حکم بر قصاص صادر شد. رأی صادره به دیوان عالی کشور رفته بود تا اعتراض متهم به آن رسیدگی شود که خبر رسید پدر مقتول فوت کرده است. به این ترتیب، خواهران سودابه بهعنوان ولیدم دوباره درخواست ارائه دادند. با تشکیل دوباره جلسه رسیدگی، خواهران مقتول درخواست قصاص کردند و به قضات گفتند: فرخ از جوانی به مواد مخدر اعتیاد داشت. او مدام خواهرم را کتک میزد از همان سالها قصد جدایی داشتند اما باردارشدن خواهرم همهچیز را تغییر داد. فرخ قول داد اعتیادش را ترک کند و گفت دیگر مواد نمیکشد و خواهرم را نمیزند، اما این قول فقط تا زمان پایان بارداری خواهرم دوام داشت؛ او دوباره کتکزدنهایش را شروع کرد اما خواهرم در این زندگی ماند و بچههایش را بزرگ کرد و بعد از آن قصد داشت طلاق بگیرد. فرخ حتی احترام دخترش را حفظ نکرد و شب خواستگاری دخترش، سودابه را بهشدت کتک زد. کارهایی که او میکرد باعث شد تا دامادهای خانواده
تا مدتها اجازه رفتوآمد همسرانشان به خانه پدرشان را ندهند.
یکی از خواهران مقتول در ادامه گفت: بعد از اینکه خواهرم دوندگیهای زیادی برای طلاق کرد، دادگاه آنها را برای مشاوره فرستاد و در برگهای که مشاور به دادگاه ارسال کرد، عدم سازگاری و ضرب و جرح خواهرم بهدست شوهرش نوشته شده بود. ما از خون خواهرمان نمیگذریم و درخواست داریم که متهم قصاص شود.
بعد از این گفتهها بود که دوباره حکم بر قصاص صادر و رأی در دیوان عالی کشور تأیید شد. با گذشت 15 سال از حادثه، اولیایدم برای پرداخت تفاضل دیه و سهم اولیایدم دیگر که درخواست دیه کرده بودند، اقدامی انجام ندادند تا اینکه متهم درخواست تعیین تکلیف کرد. دادگاه به اولیایدمی که درخواست قصاص داشتند فرصت داد تا تکلیف متهم را روشن کنند اما آنها در فرصت مقرر کاری نکردند تا اینکه روز گذشته دوباره پرونده به دادگاه ارجاع شد. متهم گفت: من 15 سال است که در زندان هستم؛ هر مجازاتی که باید تحمل میکردم تا حالا تحمل کردهام و درخواست دارم با توجه به اینکه اولیایدم حاضر نیستند گذشت کنند یا حکم را اجرا کنند، من را آزاد کنید.
قضات برای تصمیمگیری در این زمینه وارد شور شدند.
شرق: مردی 15 سال بعد از اینکه همسرش را با ضربات متعدد چاقو به قتل رساند، با توجه به اینکه تاکنون حکم قصاص دربارهاش اجرا نشده و اولیایدم نیز تعیین تکلیف نکردهاند درخواست آزادی از زندان کرد.
به گزارش خبرنگار ما، متهم که مردی 65 ساله است زمانی که 50 ساله بود، همسرش سودابه را به قتل رساند.
براساس محتویات پرونده، این قتل در خانه رخ داد و ابتدا همسایهها در جریان آن قرار گرفتند. زمانی که مأموران به خانه سودابه رسیدند جسد غرق در خون او را در حمام کشف کردند.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات در این زمینه آغاز و فرخ، شوهر سودابه، بازداشت شد و در بازجوییها به قتل اعتراف کرد. او گفت: من و همسرم مدتها با هم مشکل داشتیم و همسرم خانه را با حالت قهر ترک کرده بود. زمانی که دوباره به خانه برگشت خیلی عصبانی بود و همچنان میگفت دوست ندارد با من حرف بزند. به او گفتم اگر میخواهد از من جدا شود هیچ حرفی ندارم، اما دلم نمیخواهد با من قهر باشد و تا زمانی که همسرم است نباید با من تلخی کند. او فحاشی کرد و من را از خودش راند و بعد هم به حمام رفت. آنقدر عصبانی شدم که نتوانستم خودم را کنترل کنم و با چاقو به او حمله کردم. در حمام را بسته بود و باز نمیکرد من هم شیشه را شکستم و در را باز کردم و وارد حمام شدم و او را کشتم.
مأموران در ادامه تحقیقات یکی از همسایهها را که موضوع را به پلیس گزارش داده بود، مورد بازجویی قرار دادند؛ این زن گفت: سودابه و شوهرش مدتها بود که با هم دعوا داشتند، از وقتی در این خانه ساکن شدند تقریبا هر روز درگیری داشتند و صدای فحاشیها و کتکزدنهای فرخ میآمد. روز حادثه هم یکدفعه صدای درگیری آنها بلند و بعد هم ناگهان قطع شد که من فهمیدم مشکلی پیش آمده و به پلیس خبر دادم.
فرزندان مقتول هم درگیریهای قدیمی مقتول و همسرش را تأیید کردند. پسر مقتول گفت: مادر و پدرم خیلی دعوا میکردند. آنها میخواستند از هم جدا شوند، اما پدرم مقاومت میکرد و میگفت نمیخواهد مادرم را طلاق دهد؛ البته همه ما میدانستیم که زندگی مشترک آنها هیچ فایدهای ندارد، چون سالهای سال بود آنها با هم کشمکش داشتند. 10 روزی میشد که مادرم قهر کرده و به خانه خواهرم رفته بود، اما پدرم او را طلاق نداد و خانواده هم واسطه شدند که آنها آشتی کنند. به همین دلیل هم دامادمان مادرم را به خانه بازگرداند که این اتفاق رخ داد.
پرونده بعد از پایان بازجوییها با قرار مجرمیت و صدور کیفرخواست به دادگاه ارسال شد. شعبه 72 وقت دادگاه کیفری استان تهران به این پرونده رسیدگی کرد. با اینکه فرزندان مقتول گذشت کرده بودند، اما پدر او درخواست قصاص کرد و حکم بر قصاص صادر شد. رأی صادره به دیوان عالی کشور رفته بود تا اعتراض متهم به آن رسیدگی شود که خبر رسید پدر مقتول فوت کرده است. به این ترتیب، خواهران سودابه بهعنوان ولیدم دوباره درخواست ارائه دادند. با تشکیل دوباره جلسه رسیدگی، خواهران مقتول درخواست قصاص کردند و به قضات گفتند: فرخ از جوانی به مواد مخدر اعتیاد داشت. او مدام خواهرم را کتک میزد از همان سالها قصد جدایی داشتند اما باردارشدن خواهرم همهچیز را تغییر داد. فرخ قول داد اعتیادش را ترک کند و گفت دیگر مواد نمیکشد و خواهرم را نمیزند، اما این قول فقط تا زمان پایان بارداری خواهرم دوام داشت؛ او دوباره کتکزدنهایش را شروع کرد اما خواهرم در این زندگی ماند و بچههایش را بزرگ کرد و بعد از آن قصد داشت طلاق بگیرد. فرخ حتی احترام دخترش را حفظ نکرد و شب خواستگاری دخترش، سودابه را بهشدت کتک زد. کارهایی که او میکرد باعث شد تا دامادهای خانواده
تا مدتها اجازه رفتوآمد همسرانشان به خانه پدرشان را ندهند.
یکی از خواهران مقتول در ادامه گفت: بعد از اینکه خواهرم دوندگیهای زیادی برای طلاق کرد، دادگاه آنها را برای مشاوره فرستاد و در برگهای که مشاور به دادگاه ارسال کرد، عدم سازگاری و ضرب و جرح خواهرم بهدست شوهرش نوشته شده بود. ما از خون خواهرمان نمیگذریم و درخواست داریم که متهم قصاص شود.
بعد از این گفتهها بود که دوباره حکم بر قصاص صادر و رأی در دیوان عالی کشور تأیید شد. با گذشت 15 سال از حادثه، اولیایدم برای پرداخت تفاضل دیه و سهم اولیایدم دیگر که درخواست دیه کرده بودند، اقدامی انجام ندادند تا اینکه متهم درخواست تعیین تکلیف کرد. دادگاه به اولیایدمی که درخواست قصاص داشتند فرصت داد تا تکلیف متهم را روشن کنند اما آنها در فرصت مقرر کاری نکردند تا اینکه روز گذشته دوباره پرونده به دادگاه ارجاع شد. متهم گفت: من 15 سال است که در زندان هستم؛ هر مجازاتی که باید تحمل میکردم تا حالا تحمل کردهام و درخواست دارم با توجه به اینکه اولیایدم حاضر نیستند گذشت کنند یا حکم را اجرا کنند، من را آزاد کنید.
قضات برای تصمیمگیری در این زمینه وارد شور شدند.