دستگيري كودكان كار را متوقف كنيد
ميترا امام، فعال حقوق كودكان: در مراکز قرنطینه کودکان کار پس از دستگیری در خیابان، وقتی از پلهها بالا میروی درست روبهرویت راهپله را میبینی که با در آهنی مسدود شده است. این در همیشه قفل است. طبقه اول دفاتر اداری مرکز قرار گرفته و بعد از در آهنی یعنی طبقه دوم مرکز نگهداری کودکان است.
از جهتی شبیه بازداشتگاه است، چراکه با یک تعهد از طرف والدین، کودک آزاد میشود؛ البته اگر خوششانس باشد و والدین زودتر بهسراغش بیایند یا تلفن آنها را بلد باشد، وگرنه همین بازداشتگاه، زندانش میشود. کودکی را میشناختم که بیش از یکسال در این مرکز مانده بود.
از درس و مدرسه خبری نیست چراکه اجازه خروج ندارد. حتی به حیاط آمدن منوط به اجازه است و در ساعات معینی امكانش وجود دارد؛ مثل زندانیها كه ساعت هواخوری دارند.
جیره غذایی هم دارد، البته نظافت محیط هم با خود کودکان است. درست است که کودک را دستگیر کردهاند که نباید کار کند، ولی خودمانیم ظرفشستن و توالت تمیزکردن و تیکشیدن که کار نیست.
البته این کودکان تبعید هم دارند؛ تبعید به کشوری ناامن و بهتنهایی. اصلا به ما چه مربوطه که چه اتفاقی برای کودک میافتد، مهم این است که خیابانهای شهر از وجودشان خالی میشود. 33 بار این طرح در سطح شهر اجرا شده و یکبار حتی یکبار ما آماری نداریم که نشان دهد چه تعدادی از کودکان از چرخه کار خارج شدهاند. پس از بررسی پروندههای بهاصطلاح مددکاری، به سراغشان رفتیم تا وضعیتشان پس از ترخیص را ببینیم، اما اکثر آدرسها اشتباه بود؛ یعنی مددکاری در حد همان تعهد والدین انجام شده بود و بس. طبق صحبتی که با رئیس مرکز داشتیم، 70 درصد کودکان بیش از چند بار دستگیر شدهاند. این تکرار، یعنی بودجه و نیروی اضافه که نمیدانیم کجا خرجش کنیم.
30 درصد بقیه کودکان را هم میتوان در کارگاهها پیدا کرد، کار سختی نیست؛ کارگاههایی مثل خیاطی، کفاشی، سراجی و...، جایی که کارفرما صاحب کودک است!
میگويند مرحله اول شناسایی است، بعدش چه؟ برنامه حمایتیتان را بفرمایید تا انجیاوهاي فعال در اين زمينه، کودکان را به شما معرفی کنند.
سری هم به دپوهای جمعآوری زباله بزنید. بدترین شكل و شيوه، کار کودک آنجاست. چرا از آنجا شروع نمیکنید؟ اگر واقعا این طرح برای حمایت از کودکان است.
مسئله اینجاست، وظیفه نهادهای مسئول حمایت از کودک کار است، نه مقابله با کودک کار و ایجاد تشویش و اضطراب! راستی اگر بودجه این 33 بار، صرف حمایت شده بود، اينطور نبود كه لااقل تعدادی از این کودکان از چرخه کار خارج شوند؟
ضمن اینکه قویا معتقدیم این روند دستگیری باید متوقف شود؛ خواهان گزارش کار و مستندات دقيق از روند اين دستگیریها هستیم.
ميترا امام، فعال حقوق كودكان: در مراکز قرنطینه کودکان کار پس از دستگیری در خیابان، وقتی از پلهها بالا میروی درست روبهرویت راهپله را میبینی که با در آهنی مسدود شده است. این در همیشه قفل است. طبقه اول دفاتر اداری مرکز قرار گرفته و بعد از در آهنی یعنی طبقه دوم مرکز نگهداری کودکان است.
از جهتی شبیه بازداشتگاه است، چراکه با یک تعهد از طرف والدین، کودک آزاد میشود؛ البته اگر خوششانس باشد و والدین زودتر بهسراغش بیایند یا تلفن آنها را بلد باشد، وگرنه همین بازداشتگاه، زندانش میشود. کودکی را میشناختم که بیش از یکسال در این مرکز مانده بود.
از درس و مدرسه خبری نیست چراکه اجازه خروج ندارد. حتی به حیاط آمدن منوط به اجازه است و در ساعات معینی امكانش وجود دارد؛ مثل زندانیها كه ساعت هواخوری دارند.
جیره غذایی هم دارد، البته نظافت محیط هم با خود کودکان است. درست است که کودک را دستگیر کردهاند که نباید کار کند، ولی خودمانیم ظرفشستن و توالت تمیزکردن و تیکشیدن که کار نیست.
البته این کودکان تبعید هم دارند؛ تبعید به کشوری ناامن و بهتنهایی. اصلا به ما چه مربوطه که چه اتفاقی برای کودک میافتد، مهم این است که خیابانهای شهر از وجودشان خالی میشود. 33 بار این طرح در سطح شهر اجرا شده و یکبار حتی یکبار ما آماری نداریم که نشان دهد چه تعدادی از کودکان از چرخه کار خارج شدهاند. پس از بررسی پروندههای بهاصطلاح مددکاری، به سراغشان رفتیم تا وضعیتشان پس از ترخیص را ببینیم، اما اکثر آدرسها اشتباه بود؛ یعنی مددکاری در حد همان تعهد والدین انجام شده بود و بس. طبق صحبتی که با رئیس مرکز داشتیم، 70 درصد کودکان بیش از چند بار دستگیر شدهاند. این تکرار، یعنی بودجه و نیروی اضافه که نمیدانیم کجا خرجش کنیم.
30 درصد بقیه کودکان را هم میتوان در کارگاهها پیدا کرد، کار سختی نیست؛ کارگاههایی مثل خیاطی، کفاشی، سراجی و...، جایی که کارفرما صاحب کودک است!
میگويند مرحله اول شناسایی است، بعدش چه؟ برنامه حمایتیتان را بفرمایید تا انجیاوهاي فعال در اين زمينه، کودکان را به شما معرفی کنند.
سری هم به دپوهای جمعآوری زباله بزنید. بدترین شكل و شيوه، کار کودک آنجاست. چرا از آنجا شروع نمیکنید؟ اگر واقعا این طرح برای حمایت از کودکان است.
مسئله اینجاست، وظیفه نهادهای مسئول حمایت از کودک کار است، نه مقابله با کودک کار و ایجاد تشویش و اضطراب! راستی اگر بودجه این 33 بار، صرف حمایت شده بود، اينطور نبود كه لااقل تعدادی از این کودکان از چرخه کار خارج شوند؟
ضمن اینکه قویا معتقدیم این روند دستگیری باید متوقف شود؛ خواهان گزارش کار و مستندات دقيق از روند اين دستگیریها هستیم.