|

نگاهی به «اسکرین‌شات» نوشته و کار ندا قربانیان

دست‌و‌پازدن در چنبره زبان نمادین پدر

سپیده شمس

بازنمایی جنسیت و فرهنگ پدرسالاری، یکی از دغدغه‌های امروز تئاتر ایران به نظر می‌آید؛ آن‌چنان که در بسیاری از اجراها در ماه‌های اخیر، به شکلی موضوع جنسیت و چالش‌هایش در جامعه ایران بر صحنه آورده شده و در این روزها با خودسوزی و مرگ دلخراش «سحر» که با لباس مردانه برای دیدن مسابقه فوتبال به استادیوم رفته بود، بحث بازنمایی جنسیت بیش از پیش به موضوع مهمی تبدیل شده است. «اسکرین‌‌شات» نمایشی است به نویسندگی و کارگردانی ندا قربانیان که نگاهی به فرهنگ پدرسالار در جامعه ایران دارد. اجرا در آغاز به سفر دو خانواده به مشهد و قصد شراکت‌ آنها برای ساختن هتلی و درگیری آنها با زنی که ملکش را نمی‌فروشد، می‌پردازد و در نگاهی کاملا پدرسالارانه، شخصیت‌هایش را معرفی می‌کند. زنان در این معرفی پیرو همان ساختار قدیمی تقسیم‌بندی تیپیکال زنان در نگاه پدرسالاری، به دودسته تقسیم می شوند. «مرضیه» تیپی است آشنا از زنان. او می‌خواهد با مکر و شیطنت و به واسطه ظاهرش، به پولی از شوهری صیغه‌ای برسد برای دخترهای نوجوانش و ساناز و نرگس، دو خواهری که هر دو بازیچه پسر شریک‌شان شده‌اند و او هر دو را در تعلیق نگه داشته و می‌خواهد با رها‌کردن خواهر بزرگ‌تر، با خواهر جوان‌تر ازدواج کند تا شراکت‌شان بهتر شود؛ اما این نگاه پدرسالار در پرداخت تیپیکال زنان و مردان، چندان دوامی نمی‌آورد و متن و اجرا از نیمه نمایش یکسره رویه تازه‌ای را در پیش می‌گیرد. زنان در گفت‌وگوها و پچپچه‌هایی، تصمیم به برهم‌ریختن شراکت این دو خانواده و نقش‌برآب‌کردن تمام تصمیم‌های پدرسالارانه آنها می‌گیرند.

«اسکرین‌شات» از نیمه اجرا سعی در واکاوی شخصیت زنان قصه دارد و با نگاهی آسیب‌شناسانه، به وضعیت زنان مطلقه و انزوای آنها، به زنان سرپرست خانواده که هیچ منبع درآمدی ندارند و ناچار مجبور به ازدواج مجدد یا صیغه می‌شوند و به زنانی که در نوجوانی از سوی پدر مجبور به ازدواج با مردی شده‌اند که دوست نداشته‌اند و حالا که جدا شده‌اند همچنان ناچارند در سیطره پدرسالاری باشند، می‌پردازد. با‌این‌حال، «اسکرین‌شات» با وجود سویه‌های زنانه‌اش، همچنان در چنبره پدرسالاری باقی می‌ماند؛ چراکه زنان این نمایش کاملا با ساختار پدرسالارانه و در دفاعی اخلاقی در مذمت دروغ وارد عمل می‌‌شوند و از سویی، جنبه‌های نمادین، منطقی و نظام دلالت در زبان آن‌چنان میل به شفافیت دارد که بدون هیچ تخیلی، مدام می‌خواهد همه جوانب تاریک و ناخودآگاهانه را نور بیندازد و مثل یک مقاله، قصه را با ساختاری دقیق و شفاف بیان کند.
زبان نشانه‌ای، یکی از آن سویه‌هایی است که می‌توانست مجالی برای زبان زنانه باشد که اثرگذار و سرشار از تخیل است؛ اما زبان زنان (به گفته کریستوا) چندان جایی در اسکرین‌شات ندارد. بنا بر نظر کریستوا، دو وجه دلالت برای زبان وجود دارد که وجه نشانه‌ای و وجه نمادین است. وجه نمادین می‌کوشد معنا را تا آنجا که ممکن است بدون ابهام بیان کند و وجه نشانه‌ای شیوه‌ای برون‌زبانی است که انرژی تن و عواطف از طریق آن به زبان راه می‌‌گشایند. «اسکرین‌شات» بسیار مقید به وجه نمادین در زبان است که معنا را بدون کم‌و‌کاست برساند؛ اما از وجه نشانه‌ای زبان که وجهی برون‌زبانی است و اتفاقا سویه زنانه پررنگ‌تری را به اجرا می‌داد، غافل مانده است. وجه زنانه در زبان، شامل هر آن چیزی است که با کنایه‌ها، شعر، زمزمه‌ها و انگیزه‌ها در ارتباط است و راه بر تخیل می‌گشاید؛ وجهی که در تئاتر می‌تواند سویه‌های تازه‌ای را بگشاید. بااین‌حال، در اجرای اسکرین‌شات، زنان به شیوه‌ای تقلیدی از همان رویکرد مردان و با استفاده از دیالوگ‌های توضیح‌دهنده، تأکیدی و شفاف‌کننده همه چیز، مجالی برای زبان زنان نمی‌گذارند؛ گویی زنان به‌سخن‌درآمده همچنان در مسیر پدرسالاری معترض شرایط‌اند و راهی حتی در حد مضحکه‌کردن یا اگزجره‌کردن برای لرزاندن پایه‌های پدرسالاری به تخیلشان نمی‌رسد. اسکرین‌شات هیچ روزنه‌ای برای سکوت، آوا، صدا، پچپچه و زمزمه‌ای غیرنمادین نمی‌گذارد و دیالوگ‌ها آن‌چنان رگباری و توضیح‌دهنده بر سر مخاطب فرود می‌آیند و قصه را بازگو می‌کنند که مجال اندیشیدن و تخیل را به تماشاگر نمی‌دهند. به‌جز دیالوگ‌ها، منولوگ‌ها نیز برای هرچه شفاف‌تر‌کردن هرکدام از شخصیت‌ها و در جهت نجات کاراکتر از وضعیت سیاه و سفید، همچنان در وجه نمادین زبان، تلاش برای ساختن موقعیتی باورپذیر از شخصیت‌هایی که بی‌گناه و زاده شرایط زیست‌بومشان هستند، دارد؛ تلاشی در چنبره ماندن در وضعیت پدرسالارانه و دریغ از یک نه به قانون پدر.

بازنمایی جنسیت و فرهنگ پدرسالاری، یکی از دغدغه‌های امروز تئاتر ایران به نظر می‌آید؛ آن‌چنان که در بسیاری از اجراها در ماه‌های اخیر، به شکلی موضوع جنسیت و چالش‌هایش در جامعه ایران بر صحنه آورده شده و در این روزها با خودسوزی و مرگ دلخراش «سحر» که با لباس مردانه برای دیدن مسابقه فوتبال به استادیوم رفته بود، بحث بازنمایی جنسیت بیش از پیش به موضوع مهمی تبدیل شده است. «اسکرین‌‌شات» نمایشی است به نویسندگی و کارگردانی ندا قربانیان که نگاهی به فرهنگ پدرسالار در جامعه ایران دارد. اجرا در آغاز به سفر دو خانواده به مشهد و قصد شراکت‌ آنها برای ساختن هتلی و درگیری آنها با زنی که ملکش را نمی‌فروشد، می‌پردازد و در نگاهی کاملا پدرسالارانه، شخصیت‌هایش را معرفی می‌کند. زنان در این معرفی پیرو همان ساختار قدیمی تقسیم‌بندی تیپیکال زنان در نگاه پدرسالاری، به دودسته تقسیم می شوند. «مرضیه» تیپی است آشنا از زنان. او می‌خواهد با مکر و شیطنت و به واسطه ظاهرش، به پولی از شوهری صیغه‌ای برسد برای دخترهای نوجوانش و ساناز و نرگس، دو خواهری که هر دو بازیچه پسر شریک‌شان شده‌اند و او هر دو را در تعلیق نگه داشته و می‌خواهد با رها‌کردن خواهر بزرگ‌تر، با خواهر جوان‌تر ازدواج کند تا شراکت‌شان بهتر شود؛ اما این نگاه پدرسالار در پرداخت تیپیکال زنان و مردان، چندان دوامی نمی‌آورد و متن و اجرا از نیمه نمایش یکسره رویه تازه‌ای را در پیش می‌گیرد. زنان در گفت‌وگوها و پچپچه‌هایی، تصمیم به برهم‌ریختن شراکت این دو خانواده و نقش‌برآب‌کردن تمام تصمیم‌های پدرسالارانه آنها می‌گیرند.

«اسکرین‌شات» از نیمه اجرا سعی در واکاوی شخصیت زنان قصه دارد و با نگاهی آسیب‌شناسانه، به وضعیت زنان مطلقه و انزوای آنها، به زنان سرپرست خانواده که هیچ منبع درآمدی ندارند و ناچار مجبور به ازدواج مجدد یا صیغه می‌شوند و به زنانی که در نوجوانی از سوی پدر مجبور به ازدواج با مردی شده‌اند که دوست نداشته‌اند و حالا که جدا شده‌اند همچنان ناچارند در سیطره پدرسالاری باشند، می‌پردازد. با‌این‌حال، «اسکرین‌شات» با وجود سویه‌های زنانه‌اش، همچنان در چنبره پدرسالاری باقی می‌ماند؛ چراکه زنان این نمایش کاملا با ساختار پدرسالارانه و در دفاعی اخلاقی در مذمت دروغ وارد عمل می‌‌شوند و از سویی، جنبه‌های نمادین، منطقی و نظام دلالت در زبان آن‌چنان میل به شفافیت دارد که بدون هیچ تخیلی، مدام می‌خواهد همه جوانب تاریک و ناخودآگاهانه را نور بیندازد و مثل یک مقاله، قصه را با ساختاری دقیق و شفاف بیان کند.
زبان نشانه‌ای، یکی از آن سویه‌هایی است که می‌توانست مجالی برای زبان زنانه باشد که اثرگذار و سرشار از تخیل است؛ اما زبان زنان (به گفته کریستوا) چندان جایی در اسکرین‌شات ندارد. بنا بر نظر کریستوا، دو وجه دلالت برای زبان وجود دارد که وجه نشانه‌ای و وجه نمادین است. وجه نمادین می‌کوشد معنا را تا آنجا که ممکن است بدون ابهام بیان کند و وجه نشانه‌ای شیوه‌ای برون‌زبانی است که انرژی تن و عواطف از طریق آن به زبان راه می‌‌گشایند. «اسکرین‌شات» بسیار مقید به وجه نمادین در زبان است که معنا را بدون کم‌و‌کاست برساند؛ اما از وجه نشانه‌ای زبان که وجهی برون‌زبانی است و اتفاقا سویه زنانه پررنگ‌تری را به اجرا می‌داد، غافل مانده است. وجه زنانه در زبان، شامل هر آن چیزی است که با کنایه‌ها، شعر، زمزمه‌ها و انگیزه‌ها در ارتباط است و راه بر تخیل می‌گشاید؛ وجهی که در تئاتر می‌تواند سویه‌های تازه‌ای را بگشاید. بااین‌حال، در اجرای اسکرین‌شات، زنان به شیوه‌ای تقلیدی از همان رویکرد مردان و با استفاده از دیالوگ‌های توضیح‌دهنده، تأکیدی و شفاف‌کننده همه چیز، مجالی برای زبان زنان نمی‌گذارند؛ گویی زنان به‌سخن‌درآمده همچنان در مسیر پدرسالاری معترض شرایط‌اند و راهی حتی در حد مضحکه‌کردن یا اگزجره‌کردن برای لرزاندن پایه‌های پدرسالاری به تخیلشان نمی‌رسد. اسکرین‌شات هیچ روزنه‌ای برای سکوت، آوا، صدا، پچپچه و زمزمه‌ای غیرنمادین نمی‌گذارد و دیالوگ‌ها آن‌چنان رگباری و توضیح‌دهنده بر سر مخاطب فرود می‌آیند و قصه را بازگو می‌کنند که مجال اندیشیدن و تخیل را به تماشاگر نمی‌دهند. به‌جز دیالوگ‌ها، منولوگ‌ها نیز برای هرچه شفاف‌تر‌کردن هرکدام از شخصیت‌ها و در جهت نجات کاراکتر از وضعیت سیاه و سفید، همچنان در وجه نمادین زبان، تلاش برای ساختن موقعیتی باورپذیر از شخصیت‌هایی که بی‌گناه و زاده شرایط زیست‌بومشان هستند، دارد؛ تلاشی در چنبره ماندن در وضعیت پدرسالارانه و دریغ از یک نه به قانون پدر.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها