|

باهنر: دوره ليدري و چهره‌هاي حقيقي کاريزما تمام شده است

محمدرضا باهنر با خبرآنلاين درباره مجلس، انتخابات و بحث وحدت ميان اصولگرايان با خبرآنلاين گفت‌وگو کرده است. بخش‌هاي مهم اين گفت‌وگو به شرح زير است:
‌من با آقاي ناطق و لاريجاني دوست هستم و مي‌آييم و مي‌رويم اما مذاکره انتخاباتي نداشتم. يا مثلا با آقاي عارف مرتب جلسه دارم ولي تعبير و تفسير انتخاباتي نشود. يا آقاي قاليباف هم در جلسات جامعه اسلامي مهندسين سخنراني داشته‌اند و روابط خوبي با هم داريم اما موضوع اين جلسات و گپ‌و‌گفت‌ها انتخابات نيست.
‌ زماني که فراکسيون اکثريت در مجلس داشتيم، من حتي هم مي‌توانستم پيش‌بيني کنم که فلان موضوع يا فلان وزير در مجلس چند رأي مي‌آورد، يعني با درصد تخمين پنج يا شش درصد پايين، بالا مي‌توانستم پيش‌بيني کنم ولي در اين وضعيت فراکسيون‌هاي مجلس دهم اصلا نمي‌توانيم پيش‌بيني کنيم.
‌ان‌شاءالله که مي‌نشينيم و پايداري‌ها را قانع مي‌کنيم و وارد سازوکار وحدت مي‌شوند، بر فرض هم که نيايند من بحثم اين است که اين ليست ديگر يک ليست مطرح نخواهد بود کمااينکه در دوره گذشته هم ليست‌هايي که خودشان را مسما به عنوان اصولگرايي مي‌کردند حتي به 30 تا 40 ليست مي‌رسيد.
‌عده‌اي نذر کرده‌اند به مجلس بروند و اصلا برايشان مهم نيست که از چه راه و پنجره‌اي وارد شوند، اين کار در عالم سياست يک کار کم‌ارزش است. وقتي من مي‌گويم آقاي عارف در مجلس 104 رأي آورده خب درست است که من از نظر سياسي خوشحال مي‌شوم ولي مي‌خواهم بگويم اصلا چرا اين اتفاق مي‌افتد که 140 نفر با حمايت آقاي عارف به مجلس مي‌روند ولي 104 نفر به ايشان رأي مي‌دهند؛ آن 36 نفر کجايند و... .
‌يک اطمينان به شما مي‌دهم که حتما در انتخابات اسفندماه از تهران دو فهرست اصولگرا بيرون نمي‌آيد. فقط يک فهرست بيرون مي‌آيد. البته ممکن است از همين يک فهرست هم 10 درصد من ناراضي باشم، 20 درصد يک جريان ديگر ناراضي باشد، يکي ديگر 30 درصد ناراضي باشد و هيچ‌کس هم وجود ندارد که از فهرست نهايي، صد درصد راضي باشد.
من به شما چهار عدد جالب مي‌گويم شما آن را تحليل کنيد، در انتخابات مجلس دهم، در تهران نفر اول، آقاي عارف يک میليون و 700 هزار رأي آورد و نفر سي‌ام آقاي هاشم‌زايي يک میليون و 70 هزار رأي آورد. نفر سي‌ويکم آقاي حداد يک میليون و 50 هزار رأي آورد و نفر شصتم يعني آخرين نفر فهرست دوم 650 الي 60 هزار رأي آورد. جالب است نفر شصت‌ويکم يعني آقاي سيدمهدي هاشمي که آدم مشهوري هم بود، سابقه نمايندگي، رياست کميسيون عمران و رياست نظام‌مهندسي را هم داشت، 250 هزار رأي داشت. يعني يک‌دفعه 500 هزار رأي ريخت، اين سرنوشت فهرست‌هاي بعدي است؛ مي‌خواهم بگويم اين اعداد را با هم مقايسه کنيد يعني نفر 59 و 60 حد فاصلشان 10 هزار رأي است ولي نفر 60 با 61 فاصله‌اش 400 الي 500 هزار رأي است بنابراين اصلا فهرست‌هاي بعدي مورد توجه قرار نمي‌گيرند.
‌عده‌اي نذر کرده‌اند به مجلس بروند و اصلا برايشان مهم نيست که از چه راه و پنجره‌اي وارد شوند، اين کار در عالم سياست يک کار کم‌ارزش است. اصلا چرا اين اتفاق مي‌افتد که 140نفر با حمايت آقاي عارف به مجلس مي‌روند ولي 104نفر به ايشان رأي مي‌دهند آن 36 نفر کجايند و... تاکتيک خاصي براي واردکردن پايداري‌ها به ائتلاف نداريم.
‌اصولگرايان حتما نبايد به پيروزي‌شان مطمئن باشند و البته نااميد هم نبايد باشند اطمينان صد درصد و نااميدي صد درصد هر دو منجر به شکست مي‌شود. بايد در نقطه‌اي بايستند که هم خوف داشته باشد هم اميد. من مدت‌ها قبل گفته‌ام و باز هم تکرار مي‌کنم اصلا دوره ليدري و چهره‌هاي حقيقي کاريزما تمام شده است. زماني در کشور يک نفر حرفي را مي‌زد کلي آدم دنبالش مي‌رفتند اشکالي هم نداشت. معتقدم به غير از جايگاه رهبري که سمبل وحدت کشور است، فعالان سياسي کشور بايد به دنبال ساختارهاي کاريزما نه اشخاص کاريزما باشند.
‌قاليباف، حداد و جليلي مي‌خواهند در مجموعه ليدري حضور داشته باشند. ببينيد اگر کسي فکر کند مي‌تواند به تنهايي يک شخص حقيقي کاريزماتيک باشد، تحليل اشتباهي کرده است. براي همين است اين چهره‌هايي که شما نام برديد، همه‌شان در جلسه شوراي وحدت مي‌آيند، حتي آقاي قاليباف با آن بيانيه‌اي که داده بود ولي باز هم من ترديد ندارم در جلسات وحدت خواهد ماند، آقاي حداد خواهد ماند، بنده هم خواهم ماند و اگر اصلاح‌طلبان اميد دارند باهنر راهش را جدا مي‌کند، حتما دست از اين اميد بردارند که اين اتفاق نخواهد افتاد.
‌ جامعه روحانيت به دنبال تغيير ساختار اساسي است يعني از جامعه روحانيت تهران تبديل به جامعه روحانيت کشور شده است و مدعي هستند ما در اين دوره انتخاباتي پيش‌ِرو به بحث مصداقي انتخابات ورود نمي‌کنيم يعني نه به دنبال فهرست هستيم و نه سهمي را مي‌خواهيم.

محمدرضا باهنر با خبرآنلاين درباره مجلس، انتخابات و بحث وحدت ميان اصولگرايان با خبرآنلاين گفت‌وگو کرده است. بخش‌هاي مهم اين گفت‌وگو به شرح زير است:
‌من با آقاي ناطق و لاريجاني دوست هستم و مي‌آييم و مي‌رويم اما مذاکره انتخاباتي نداشتم. يا مثلا با آقاي عارف مرتب جلسه دارم ولي تعبير و تفسير انتخاباتي نشود. يا آقاي قاليباف هم در جلسات جامعه اسلامي مهندسين سخنراني داشته‌اند و روابط خوبي با هم داريم اما موضوع اين جلسات و گپ‌و‌گفت‌ها انتخابات نيست.
‌ زماني که فراکسيون اکثريت در مجلس داشتيم، من حتي هم مي‌توانستم پيش‌بيني کنم که فلان موضوع يا فلان وزير در مجلس چند رأي مي‌آورد، يعني با درصد تخمين پنج يا شش درصد پايين، بالا مي‌توانستم پيش‌بيني کنم ولي در اين وضعيت فراکسيون‌هاي مجلس دهم اصلا نمي‌توانيم پيش‌بيني کنيم.
‌ان‌شاءالله که مي‌نشينيم و پايداري‌ها را قانع مي‌کنيم و وارد سازوکار وحدت مي‌شوند، بر فرض هم که نيايند من بحثم اين است که اين ليست ديگر يک ليست مطرح نخواهد بود کمااينکه در دوره گذشته هم ليست‌هايي که خودشان را مسما به عنوان اصولگرايي مي‌کردند حتي به 30 تا 40 ليست مي‌رسيد.
‌عده‌اي نذر کرده‌اند به مجلس بروند و اصلا برايشان مهم نيست که از چه راه و پنجره‌اي وارد شوند، اين کار در عالم سياست يک کار کم‌ارزش است. وقتي من مي‌گويم آقاي عارف در مجلس 104 رأي آورده خب درست است که من از نظر سياسي خوشحال مي‌شوم ولي مي‌خواهم بگويم اصلا چرا اين اتفاق مي‌افتد که 140 نفر با حمايت آقاي عارف به مجلس مي‌روند ولي 104 نفر به ايشان رأي مي‌دهند؛ آن 36 نفر کجايند و... .
‌يک اطمينان به شما مي‌دهم که حتما در انتخابات اسفندماه از تهران دو فهرست اصولگرا بيرون نمي‌آيد. فقط يک فهرست بيرون مي‌آيد. البته ممکن است از همين يک فهرست هم 10 درصد من ناراضي باشم، 20 درصد يک جريان ديگر ناراضي باشد، يکي ديگر 30 درصد ناراضي باشد و هيچ‌کس هم وجود ندارد که از فهرست نهايي، صد درصد راضي باشد.
من به شما چهار عدد جالب مي‌گويم شما آن را تحليل کنيد، در انتخابات مجلس دهم، در تهران نفر اول، آقاي عارف يک میليون و 700 هزار رأي آورد و نفر سي‌ام آقاي هاشم‌زايي يک میليون و 70 هزار رأي آورد. نفر سي‌ويکم آقاي حداد يک میليون و 50 هزار رأي آورد و نفر شصتم يعني آخرين نفر فهرست دوم 650 الي 60 هزار رأي آورد. جالب است نفر شصت‌ويکم يعني آقاي سيدمهدي هاشمي که آدم مشهوري هم بود، سابقه نمايندگي، رياست کميسيون عمران و رياست نظام‌مهندسي را هم داشت، 250 هزار رأي داشت. يعني يک‌دفعه 500 هزار رأي ريخت، اين سرنوشت فهرست‌هاي بعدي است؛ مي‌خواهم بگويم اين اعداد را با هم مقايسه کنيد يعني نفر 59 و 60 حد فاصلشان 10 هزار رأي است ولي نفر 60 با 61 فاصله‌اش 400 الي 500 هزار رأي است بنابراين اصلا فهرست‌هاي بعدي مورد توجه قرار نمي‌گيرند.
‌عده‌اي نذر کرده‌اند به مجلس بروند و اصلا برايشان مهم نيست که از چه راه و پنجره‌اي وارد شوند، اين کار در عالم سياست يک کار کم‌ارزش است. اصلا چرا اين اتفاق مي‌افتد که 140نفر با حمايت آقاي عارف به مجلس مي‌روند ولي 104نفر به ايشان رأي مي‌دهند آن 36 نفر کجايند و... تاکتيک خاصي براي واردکردن پايداري‌ها به ائتلاف نداريم.
‌اصولگرايان حتما نبايد به پيروزي‌شان مطمئن باشند و البته نااميد هم نبايد باشند اطمينان صد درصد و نااميدي صد درصد هر دو منجر به شکست مي‌شود. بايد در نقطه‌اي بايستند که هم خوف داشته باشد هم اميد. من مدت‌ها قبل گفته‌ام و باز هم تکرار مي‌کنم اصلا دوره ليدري و چهره‌هاي حقيقي کاريزما تمام شده است. زماني در کشور يک نفر حرفي را مي‌زد کلي آدم دنبالش مي‌رفتند اشکالي هم نداشت. معتقدم به غير از جايگاه رهبري که سمبل وحدت کشور است، فعالان سياسي کشور بايد به دنبال ساختارهاي کاريزما نه اشخاص کاريزما باشند.
‌قاليباف، حداد و جليلي مي‌خواهند در مجموعه ليدري حضور داشته باشند. ببينيد اگر کسي فکر کند مي‌تواند به تنهايي يک شخص حقيقي کاريزماتيک باشد، تحليل اشتباهي کرده است. براي همين است اين چهره‌هايي که شما نام برديد، همه‌شان در جلسه شوراي وحدت مي‌آيند، حتي آقاي قاليباف با آن بيانيه‌اي که داده بود ولي باز هم من ترديد ندارم در جلسات وحدت خواهد ماند، آقاي حداد خواهد ماند، بنده هم خواهم ماند و اگر اصلاح‌طلبان اميد دارند باهنر راهش را جدا مي‌کند، حتما دست از اين اميد بردارند که اين اتفاق نخواهد افتاد.
‌ جامعه روحانيت به دنبال تغيير ساختار اساسي است يعني از جامعه روحانيت تهران تبديل به جامعه روحانيت کشور شده است و مدعي هستند ما در اين دوره انتخاباتي پيش‌ِرو به بحث مصداقي انتخابات ورود نمي‌کنيم يعني نه به دنبال فهرست هستيم و نه سهمي را مي‌خواهيم.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها