آینه
اعتماد
حقوق عامه و نهاد وكالت
علي بهادريجهرمي: ... نهادي كه از امتيازات بخش عمومي يا اختيارات شبهحاكميتي بهره ميبرد، نميتواند خود را از زير بار مسئوليتهاي شبهحاكميتي يا پاسخگويي در برابر نحوه ارائه خدمات عمومي به عموم مردم برهاند يا تكاليف عمومي و مورد انتظار از بخش عمومي را نسبت به خود جاري نداند... در اين راستا حتي رهبر معظم انقلاب در ديدار اخير خود با اعضاي مجلس خبرگان در خصوص احياي حقوق عامه گفتند: «فارغ از اينكه يك فرد مسلمان است يا غيرمسلمان، يا به نظام اسلامي وفادار است يا نيست، حقوق عمومي آن بايد محفوظ باشد، مثلا نبايد در كشور ناامني وجود داشته باشد و بايد آزادي و نگاه عادلانه براي همه مردم يكسان باشد». حال بايد متوليان نهاد وكالت در اين راستا چند اقدام اساسي داشته باشند: ابتدا بايد نسبت به ميزان تحقق آن و نحوه عملكرد اين نهادها در جهت تضمين و تأمين حداكثري آن پاسخگو بوده و با شفافيت كامل خدمترساني خود را در اين زمينه محقق سازند. سپس گزارش عملكرد خود را در اين خصوص به اطلاع عموم مردم برسانند. بديهي است اين مسئوليت خطير نهادهاي متولي امر وكالت در چارچوب قوانين و مقررات جاري كشور و در كنار مسئوليت ساير نهادها و اركان
حاكميتي يا شبهحاكميتي تعريفشده و به معناي عدم مسئوليت ساير بخشها نخواهد بود.
کیهان
سخنرانی عامل امنیتی آمریکا در کنفرانس علمی ایران لغو شد
سخنرانی «جفری ساکس»، اقتصاددان و مشاور و همکار جورج سوروس، پدر کودتاهای مخملی در همایش «اقتصاد جهانی و تحریمها» که قرار بود از امروز به مدت دو روز در دانشگاه الزهرا برگزار شود، لغو شد. بنابراین گزارش، وزارت علوم اخیرا با قراردادن اطلاعیهای در سایت خود از برگزاری همایش «اقتصاد جهانی و تحریمها» با سخنرانی «جفری ساکس» خبر داده بود که این اقدام موجب انتقاد برخی از تشکلها و دانشجویان به خصوص بسیج دانشجویی دانشگاه الزهرا و همچنین برخی از چهرههای رسانهای و سیاسی شد. دانشجویان معتقد بودند دعوت از حامیان براندازی نظام برای سخنرانی در کشور هیچ توجیهی ندارد. در روزهای گذشته روزنامه کیهان در یادداشتی به قلم مدیرمسئول با عنوان «عمروعاص کُتوشلوار پوشیده!» نوشته بود: «جرج سوروس، یکی از کلانسرمایهداران صهیونیست در آمریکا است. او به پدر انقلابهای رنگی (بخوانید کودتاهای مخملی) شهرت دارد. در فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ نقش برجستهای داشت.
ایران
چرا ورزشگاه مسئله زنان شده است
محمد مهاجری: «دغدغهها و مشکلات اصلی بانوان ما، ازدواج و تأمین جهیزیه و اشتغال و تحصیل است، نه رفتن به ورزشگاه. حضور در استادیومها برای تماشای مسابقات، فقط برای یک عده معدود محدود شکمسیر لاقید، مهم است». این عبارات را افراد و رسانههایی که به محض مطرحشدن حضور زنان در ورزشگاه، چهار ستون بدنشان میلرزد، بیان میکنند... . حتی اگر از اکثر همین خانمهایی که بلیت روز پنجشنبه استادیوم آزادی را خریدهاند سؤال کنید، آنها هم خواهند گفت آنقدر مشکل و گره در زندگیشان هست که رفتن به ورزشگاه در میان آنها گم است! پس چه اتفاقی افتاده که این موضوع به مسئله آنها تبدیل شده؟... واقعا حضور زنان در ورزشگاه، مسئله اصلی آنها نیست اما از بس یک جریان سیاسی خاص در آن دمیده است، عدهای را سر لج آورده و میخواهند قضیه را به رو کمکنی سیاسی تبدیل نمایند. همان جریان سیاسی که میخواهد لج طرف مقابل را دربیاورد با تهمت و توهین، آتش دعوا را شعلهور میکند و مسئلهای که بهراحتی قابل حل است، به گره کور تبدیل میکند. هنر، این نیست که موضوعات ساده اجتماعی را سیاسی کنیم، بعدش به آن رنگ جناحی بپاشیم، سپس به دعوا و بلبشو تبدیل کنیم و سرانجام
از آن قصه امنیتی بسازیم. آنگاه برای حلکردن آن مجبور شویم پای آمریکا و دشمنان داخلی و خارجی را وسط بکشیم و... از همان اول، با صبر و حوصله میتوان موضوع را از شاخ و برگهای سیاسی و... تهی کرد و بهگونهای برخورد کرد که موضوع بهتدریج به تحلیل برود.
رسالت
از خیابان انقلاب تا خیابان پیروزان
سيدمحمد بحرينيان: ريشه تقلب علمي کجاست و راهکار مقابله با آن چيست؟ چرا اطراف بسياري از دانشگاههاي کشور، تبليغات مقالهفروشي ديده ميشود؟ ريشه اين مشکل، نه در خيابان انقلاب تهران، بلکه در خيابان پيروزان و در ساختمان وزارت علوم است. وزارت علوم، از آن زمان که وزارت فرهنگ و آموزش عالي خوانده ميشد، تا به امروز، هيچگاه مسئلهمحور نبوده است. پاياننامهها و مقالات، اغلب در ارتباط با مسائل و مشکلات بومي ايران نبوده و جز براي گرفتن نمره و امتياز و قرارگرفتن در آرشيوها و کتابخانههاي خاکخورده، خاصيت ديگري نداشته است... اشکالات اساسي وضع فعلي، حتي براي دانشجويان تازهوارد به دانشگاه هم بهخوبي روشن است و چارهاي جز اصلاح دانشگاه نيست. تقلب، تحملکردني نيست. بايد براي درمان اين وضعيت شتاب کرد که اگر «دانشگاه اصلاح شود، جامعه اصلاح ميشود».
اعتماد
حقوق عامه و نهاد وكالت
علي بهادريجهرمي: ... نهادي كه از امتيازات بخش عمومي يا اختيارات شبهحاكميتي بهره ميبرد، نميتواند خود را از زير بار مسئوليتهاي شبهحاكميتي يا پاسخگويي در برابر نحوه ارائه خدمات عمومي به عموم مردم برهاند يا تكاليف عمومي و مورد انتظار از بخش عمومي را نسبت به خود جاري نداند... در اين راستا حتي رهبر معظم انقلاب در ديدار اخير خود با اعضاي مجلس خبرگان در خصوص احياي حقوق عامه گفتند: «فارغ از اينكه يك فرد مسلمان است يا غيرمسلمان، يا به نظام اسلامي وفادار است يا نيست، حقوق عمومي آن بايد محفوظ باشد، مثلا نبايد در كشور ناامني وجود داشته باشد و بايد آزادي و نگاه عادلانه براي همه مردم يكسان باشد». حال بايد متوليان نهاد وكالت در اين راستا چند اقدام اساسي داشته باشند: ابتدا بايد نسبت به ميزان تحقق آن و نحوه عملكرد اين نهادها در جهت تضمين و تأمين حداكثري آن پاسخگو بوده و با شفافيت كامل خدمترساني خود را در اين زمينه محقق سازند. سپس گزارش عملكرد خود را در اين خصوص به اطلاع عموم مردم برسانند. بديهي است اين مسئوليت خطير نهادهاي متولي امر وكالت در چارچوب قوانين و مقررات جاري كشور و در كنار مسئوليت ساير نهادها و اركان
حاكميتي يا شبهحاكميتي تعريفشده و به معناي عدم مسئوليت ساير بخشها نخواهد بود.
کیهان
سخنرانی عامل امنیتی آمریکا در کنفرانس علمی ایران لغو شد
سخنرانی «جفری ساکس»، اقتصاددان و مشاور و همکار جورج سوروس، پدر کودتاهای مخملی در همایش «اقتصاد جهانی و تحریمها» که قرار بود از امروز به مدت دو روز در دانشگاه الزهرا برگزار شود، لغو شد. بنابراین گزارش، وزارت علوم اخیرا با قراردادن اطلاعیهای در سایت خود از برگزاری همایش «اقتصاد جهانی و تحریمها» با سخنرانی «جفری ساکس» خبر داده بود که این اقدام موجب انتقاد برخی از تشکلها و دانشجویان به خصوص بسیج دانشجویی دانشگاه الزهرا و همچنین برخی از چهرههای رسانهای و سیاسی شد. دانشجویان معتقد بودند دعوت از حامیان براندازی نظام برای سخنرانی در کشور هیچ توجیهی ندارد. در روزهای گذشته روزنامه کیهان در یادداشتی به قلم مدیرمسئول با عنوان «عمروعاص کُتوشلوار پوشیده!» نوشته بود: «جرج سوروس، یکی از کلانسرمایهداران صهیونیست در آمریکا است. او به پدر انقلابهای رنگی (بخوانید کودتاهای مخملی) شهرت دارد. در فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ نقش برجستهای داشت.
ایران
چرا ورزشگاه مسئله زنان شده است
محمد مهاجری: «دغدغهها و مشکلات اصلی بانوان ما، ازدواج و تأمین جهیزیه و اشتغال و تحصیل است، نه رفتن به ورزشگاه. حضور در استادیومها برای تماشای مسابقات، فقط برای یک عده معدود محدود شکمسیر لاقید، مهم است». این عبارات را افراد و رسانههایی که به محض مطرحشدن حضور زنان در ورزشگاه، چهار ستون بدنشان میلرزد، بیان میکنند... . حتی اگر از اکثر همین خانمهایی که بلیت روز پنجشنبه استادیوم آزادی را خریدهاند سؤال کنید، آنها هم خواهند گفت آنقدر مشکل و گره در زندگیشان هست که رفتن به ورزشگاه در میان آنها گم است! پس چه اتفاقی افتاده که این موضوع به مسئله آنها تبدیل شده؟... واقعا حضور زنان در ورزشگاه، مسئله اصلی آنها نیست اما از بس یک جریان سیاسی خاص در آن دمیده است، عدهای را سر لج آورده و میخواهند قضیه را به رو کمکنی سیاسی تبدیل نمایند. همان جریان سیاسی که میخواهد لج طرف مقابل را دربیاورد با تهمت و توهین، آتش دعوا را شعلهور میکند و مسئلهای که بهراحتی قابل حل است، به گره کور تبدیل میکند. هنر، این نیست که موضوعات ساده اجتماعی را سیاسی کنیم، بعدش به آن رنگ جناحی بپاشیم، سپس به دعوا و بلبشو تبدیل کنیم و سرانجام
از آن قصه امنیتی بسازیم. آنگاه برای حلکردن آن مجبور شویم پای آمریکا و دشمنان داخلی و خارجی را وسط بکشیم و... از همان اول، با صبر و حوصله میتوان موضوع را از شاخ و برگهای سیاسی و... تهی کرد و بهگونهای برخورد کرد که موضوع بهتدریج به تحلیل برود.
رسالت
از خیابان انقلاب تا خیابان پیروزان
سيدمحمد بحرينيان: ريشه تقلب علمي کجاست و راهکار مقابله با آن چيست؟ چرا اطراف بسياري از دانشگاههاي کشور، تبليغات مقالهفروشي ديده ميشود؟ ريشه اين مشکل، نه در خيابان انقلاب تهران، بلکه در خيابان پيروزان و در ساختمان وزارت علوم است. وزارت علوم، از آن زمان که وزارت فرهنگ و آموزش عالي خوانده ميشد، تا به امروز، هيچگاه مسئلهمحور نبوده است. پاياننامهها و مقالات، اغلب در ارتباط با مسائل و مشکلات بومي ايران نبوده و جز براي گرفتن نمره و امتياز و قرارگرفتن در آرشيوها و کتابخانههاي خاکخورده، خاصيت ديگري نداشته است... اشکالات اساسي وضع فعلي، حتي براي دانشجويان تازهوارد به دانشگاه هم بهخوبي روشن است و چارهاي جز اصلاح دانشگاه نيست. تقلب، تحملکردني نيست. بايد براي درمان اين وضعيت شتاب کرد که اگر «دانشگاه اصلاح شود، جامعه اصلاح ميشود».