روايت خدمترساني يک مدير نمونه
مرتضي شفقي. دانشآموز
محمدعلي عبداللهي، مدير دبيرستان نمونهدولتي دکتر حسابي در منطقه ۱۴ بهعنوان انساني نيکوکار و بخشنده چندين سال است به لطف و کمک خداوند توانسته قدمي کوچک اما بزرگ در راه رضاي خداوند بردارد. به گفته محمدعلي عبداللهي خداوند توفيق خدمترساني به طور مستقيم و غيرمستقيم به بخشي از انسانهاي نيازمند را پنج تا شش سال است نصيب ما کرده؛ مانند ساخت مدرسه و پخش البسه و.... او به اميد روزي است که در جامعه نياز به کمک به انسانهاي فقير و نيازمند نباشد.
عبداللهي درباره ارتباط خود با سازمانها و ارگانهاي ديگر در زمينه خدمترساني ميگويد: مثلا در زلزله کرمانشاه با کمک صندوقهاي خيرين مدرسه دوکلاسهاي به طور پيشساخته احداث کرديم؛ اما در کمکهاي مناسبتي و دورهاي تکيهگاه اصلي ما مردم هستند.
محمدعلي عبداللهي در ارتباط با چگونگي پخش کمکها ميافزايد: در محلهاي شناختهشده رابطان زحمت ميکشند تا افراد نيازمند را شناسايي و به ما معرفي کنند و ما معمولا مستقيم و بدون واسطه به آنها خدمت ميکنيم. سعي کرديم غذاهاي گرم را در منازل تحويل دهيم و در رابطه با البسه و ساير اقلام با هماهنگي رابطان آنها را سايزبندي کرده و با کمکگرفتن از بانوان نيکوکار آنها را دستهبندي کرده و سپس اقدام به توزيع کنيم.
اما او در کنار همه اين خدمترسانيها درباره مسائلي نيز ناراحت است؛ براي مثال، دامنه اينگونه افراد بسيار گسترده است و در همين شهر تهران و محلههاي اطراف کساني هستند که محتاج نان شب خود هستند. وي ميافزايد: در زمانهايي که در برخي از شهرها حوادث طبيعي همچون زلزله يا سيل و... رخ داده سعي کرديم آنها را در اولويت قرار دهيم.
وي ميافزايد: خيلي جدي به کودکان کار توجه نکردهايم. هرچند در اطراف شهر ري روستايي وجود دارد که اغلب آنها را کودکان کار تشکيل ميدهند و معمولا خواستههاي آن کودکان وسايلي همچون دوچرخه، توپ يا اسباب بازي و... است.
محمدعلي عبداللهي در مورد اهداف خود چنين گفت: من به عنوان يک انسان وظيفه خود ميدانم هنگامي که خدا اين فرصت را در اختيارم قرار داده، از آن استفاده بهينه داشته باشم.
محمدعلي عبداللهي، مدير دبيرستان نمونهدولتي دکتر حسابي در منطقه ۱۴ بهعنوان انساني نيکوکار و بخشنده چندين سال است به لطف و کمک خداوند توانسته قدمي کوچک اما بزرگ در راه رضاي خداوند بردارد. به گفته محمدعلي عبداللهي خداوند توفيق خدمترساني به طور مستقيم و غيرمستقيم به بخشي از انسانهاي نيازمند را پنج تا شش سال است نصيب ما کرده؛ مانند ساخت مدرسه و پخش البسه و.... او به اميد روزي است که در جامعه نياز به کمک به انسانهاي فقير و نيازمند نباشد.
عبداللهي درباره ارتباط خود با سازمانها و ارگانهاي ديگر در زمينه خدمترساني ميگويد: مثلا در زلزله کرمانشاه با کمک صندوقهاي خيرين مدرسه دوکلاسهاي به طور پيشساخته احداث کرديم؛ اما در کمکهاي مناسبتي و دورهاي تکيهگاه اصلي ما مردم هستند.
محمدعلي عبداللهي در ارتباط با چگونگي پخش کمکها ميافزايد: در محلهاي شناختهشده رابطان زحمت ميکشند تا افراد نيازمند را شناسايي و به ما معرفي کنند و ما معمولا مستقيم و بدون واسطه به آنها خدمت ميکنيم. سعي کرديم غذاهاي گرم را در منازل تحويل دهيم و در رابطه با البسه و ساير اقلام با هماهنگي رابطان آنها را سايزبندي کرده و با کمکگرفتن از بانوان نيکوکار آنها را دستهبندي کرده و سپس اقدام به توزيع کنيم.
اما او در کنار همه اين خدمترسانيها درباره مسائلي نيز ناراحت است؛ براي مثال، دامنه اينگونه افراد بسيار گسترده است و در همين شهر تهران و محلههاي اطراف کساني هستند که محتاج نان شب خود هستند. وي ميافزايد: در زمانهايي که در برخي از شهرها حوادث طبيعي همچون زلزله يا سيل و... رخ داده سعي کرديم آنها را در اولويت قرار دهيم.
وي ميافزايد: خيلي جدي به کودکان کار توجه نکردهايم. هرچند در اطراف شهر ري روستايي وجود دارد که اغلب آنها را کودکان کار تشکيل ميدهند و معمولا خواستههاي آن کودکان وسايلي همچون دوچرخه، توپ يا اسباب بازي و... است.
محمدعلي عبداللهي در مورد اهداف خود چنين گفت: من به عنوان يک انسان وظيفه خود ميدانم هنگامي که خدا اين فرصت را در اختيارم قرار داده، از آن استفاده بهينه داشته باشم.