حذف «زبالهگردی» آرزو يا دستور اداري!
سیدحسن موسویچلک. رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
هر از چند گاهی که اتفاقی برای کودکان کار و خیابان میافتد، روی موج خبرگزاریها و بهطور کلی رسانهها موضوعاتی از قبیل «ساماندهی کودکان کار و خیابان انجام میشود»، «زبالهگردی کودکان حدف میشود یا ممنوع است» و... از سوی مسئولان مرتبط به شکلهای مختلف منتشر میشود؛ از جمله اینکه بعد از اتفافی که در البرز برای یکی از کودکان کار افتاد و در داخل سطل زباله انداخته شد، این نوع اخبار را دوباره میشنویم و میبینیم. در این یادداشت ابتدا به موضوع کار کودکان و زبالهگردی از منظر قوانین و مقررات و معاهدات بینالملل پرداخته میشود سپس به جنبههای دیگر موضوع اشاره خواهد شد. یکی از قوانین مرتبط در این حوزه قانون کار جمهوری اسلامی ایران است که در تاریخ 29/8/1369 به تصویب رسیده و در نامه شماره 124356 مورخ 12/10/1369 ابلاغ شده است. در ماده ( 79) این قانون بهکارگماردن افراد کمتر از 15 سال تمام ممنوع است که برخی از کودکان زبالهگرد دقیقا مرتبط با همین ماده قانونی هستند.
علاوه بر این، قانون داخلی کشور، ایران معاهدات بینالمللی را نیز درباره کار کودک پذیرفته است که در حال حاضر وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مسئول پیگیری اجرای مقاولهنامه 182 سازمان بینالمللی کار را بر عهده دارد که ایران نیز کنوانسیون ممنوعیت و اقدام فوری برای محو بدترین اشکال کار کودک را در آبانماه 1380 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسانده است. طبق ماده ( 1) این کنوانسیون «هر یک از کشورهای عضو که به این مقاولهنامه ملحق میشوند باید تدابیر فوری مؤثری را برای تأمین ممنوعیت و محو بدترین اشکال کار کودک به عنوان یک فوریت اتخاذ نمایند». همچنین بر اساس ماده سه «بدترین اشکال کار کودک» نیز تعیین شدهاند که از جمله آنها طبق بند (د) همین ماده کاری که، به دلیل ماهیت یا شرایط آن، احتمال دارد برای سلامتی، ایمنی یا اخلاقیات کودکان ضرر داشته باشد، است. بر اساس مقاولهنامه 182سازمان بینالمللی کار آییننامه اجرائی تبصرههای یک و دو آن در تاریخ 27/2/1383 در هیئت وزیران تصویب و طی نامه شماره 6650 / ت 26799 درمورخ 9/3/1383 ابلاغ شده است. طبق ماده (1) این آییننامه فهرست کارهای مضر برای افراد کمتر از 18 سال مشخص شدند که از
جمله آنها درباره زبالهگردی کودکان است. در بند (4) این ماده «کار در گندابروها، جمعآوری، حمل و دفن زباله شهری» برای کودکان ممنوع شده است. مقررات دیگری از قبیل آییننامه ساماندهی کودکان خیابانی هم در سال 1384 در هیئت وزیران تصویب شده است. پس ممنوعیت کار کودکان در حوزه زبالهگردی هم مورد توافق و اجماع جهانی است و هم در مصوبات داخلی کشور این موضوع تصریح شده است بنابراین موضوع جدیدی نیست.
مشکل اینجاست که دستگاههای ناظر بر اجرای این مصوبات بهدرستی عمل نمیکنند. طبق آمار ارائهشده در نشست تخصصی آسیبشناسی زبالهگردی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی که در شانزدهم مهر 1398 برگزار شد، آمار غیررسمی از وجود چهار هزار و 700 کودک زبالهگرد در تهران خبر میدهد که 40 درصد آنان تنها نانآور خانه هستند و بین ۱۰ تا ۱۵ سال دارند. ضمن اینکه باید بپذیریم بسیاری از این کودکان حداقل در ابتدا به دلیل نیاز مالی و شرایط اقتصادی یا بهصورت تنها یا برای دیگران زباله جمع میکنند. بنابراین حذف زبالهگردی کودکان بیشتر یک شوخی است چون فقر و شرایط نامناسب اقتصادی زمینه گسترش مشاغلی شبیه زبالهگردی را در جوامع مختلف از جمله در حال توسعه از جمله ایران بیشازپیش فراهم کرده است و به نوعی مردم با این شغل غیررسمی کنار آمدند. علاوه بر مورد بالا، اقتصاد بالای این شغل غیررسمی بسیار قوی است که بهراحتی نمیشود از آن چشمپوشی کرد. گرچه ما سازمان رسمی زبالهگردی یعنی همان «پسماند» را هم داریم اما به نظر میرسد همه زبالهگردان بهصورت رسمی کار نمیکنند. بدون شک زبالهگردی کودکان، مطلوب و مورد تأیید افرادی که دغدغه
حقوق شهروندی و از جمله حقوق کودکان دارند، نبوده و نیست چراکه زبالهگردی عوارض و پیامدهای مختلفی برای کودکان دارد. محرومیت از تحصیل به عنوان یکی از حقوق اساسی کودکان، مشکلات بهداشتی و درمانی از جمله بیماریهای پوستی، ایدز، هپاتیت، سوءاستفاده و استثمار و بهرهکشی از کودکان از جمله این آثار منفی زبالهگردی هستند. بپذیریم جمعآوري اينگونه زبالهها يك روي سکه هست و اما روي ديگر اين قضيه بيگاريكشيدن از افراد است چراكه متأسفانه زبالهگردها با اين كار هم سلامت خود را به مخاطره مياندازند و هم اينكه مجبور به انجام كار در ساعتهاي طولاني هستند.
تحمل آزارهای مختلف از سوی بزرگترها از جمله تحقیر و...، ابراز خشونت نسبت به جامعه و مردم با این هدف که حقشان به وسیله افراد مرفه و دیگران خورده شده است نیز میتواند از جمله پیامدهای این پدیده باشد.
هر از چند گاهی که اتفاقی برای کودکان کار و خیابان میافتد، روی موج خبرگزاریها و بهطور کلی رسانهها موضوعاتی از قبیل «ساماندهی کودکان کار و خیابان انجام میشود»، «زبالهگردی کودکان حدف میشود یا ممنوع است» و... از سوی مسئولان مرتبط به شکلهای مختلف منتشر میشود؛ از جمله اینکه بعد از اتفافی که در البرز برای یکی از کودکان کار افتاد و در داخل سطل زباله انداخته شد، این نوع اخبار را دوباره میشنویم و میبینیم. در این یادداشت ابتدا به موضوع کار کودکان و زبالهگردی از منظر قوانین و مقررات و معاهدات بینالملل پرداخته میشود سپس به جنبههای دیگر موضوع اشاره خواهد شد. یکی از قوانین مرتبط در این حوزه قانون کار جمهوری اسلامی ایران است که در تاریخ 29/8/1369 به تصویب رسیده و در نامه شماره 124356 مورخ 12/10/1369 ابلاغ شده است. در ماده ( 79) این قانون بهکارگماردن افراد کمتر از 15 سال تمام ممنوع است که برخی از کودکان زبالهگرد دقیقا مرتبط با همین ماده قانونی هستند.
علاوه بر این، قانون داخلی کشور، ایران معاهدات بینالمللی را نیز درباره کار کودک پذیرفته است که در حال حاضر وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مسئول پیگیری اجرای مقاولهنامه 182 سازمان بینالمللی کار را بر عهده دارد که ایران نیز کنوانسیون ممنوعیت و اقدام فوری برای محو بدترین اشکال کار کودک را در آبانماه 1380 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسانده است. طبق ماده ( 1) این کنوانسیون «هر یک از کشورهای عضو که به این مقاولهنامه ملحق میشوند باید تدابیر فوری مؤثری را برای تأمین ممنوعیت و محو بدترین اشکال کار کودک به عنوان یک فوریت اتخاذ نمایند». همچنین بر اساس ماده سه «بدترین اشکال کار کودک» نیز تعیین شدهاند که از جمله آنها طبق بند (د) همین ماده کاری که، به دلیل ماهیت یا شرایط آن، احتمال دارد برای سلامتی، ایمنی یا اخلاقیات کودکان ضرر داشته باشد، است. بر اساس مقاولهنامه 182سازمان بینالمللی کار آییننامه اجرائی تبصرههای یک و دو آن در تاریخ 27/2/1383 در هیئت وزیران تصویب و طی نامه شماره 6650 / ت 26799 درمورخ 9/3/1383 ابلاغ شده است. طبق ماده (1) این آییننامه فهرست کارهای مضر برای افراد کمتر از 18 سال مشخص شدند که از
جمله آنها درباره زبالهگردی کودکان است. در بند (4) این ماده «کار در گندابروها، جمعآوری، حمل و دفن زباله شهری» برای کودکان ممنوع شده است. مقررات دیگری از قبیل آییننامه ساماندهی کودکان خیابانی هم در سال 1384 در هیئت وزیران تصویب شده است. پس ممنوعیت کار کودکان در حوزه زبالهگردی هم مورد توافق و اجماع جهانی است و هم در مصوبات داخلی کشور این موضوع تصریح شده است بنابراین موضوع جدیدی نیست.
مشکل اینجاست که دستگاههای ناظر بر اجرای این مصوبات بهدرستی عمل نمیکنند. طبق آمار ارائهشده در نشست تخصصی آسیبشناسی زبالهگردی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی که در شانزدهم مهر 1398 برگزار شد، آمار غیررسمی از وجود چهار هزار و 700 کودک زبالهگرد در تهران خبر میدهد که 40 درصد آنان تنها نانآور خانه هستند و بین ۱۰ تا ۱۵ سال دارند. ضمن اینکه باید بپذیریم بسیاری از این کودکان حداقل در ابتدا به دلیل نیاز مالی و شرایط اقتصادی یا بهصورت تنها یا برای دیگران زباله جمع میکنند. بنابراین حذف زبالهگردی کودکان بیشتر یک شوخی است چون فقر و شرایط نامناسب اقتصادی زمینه گسترش مشاغلی شبیه زبالهگردی را در جوامع مختلف از جمله در حال توسعه از جمله ایران بیشازپیش فراهم کرده است و به نوعی مردم با این شغل غیررسمی کنار آمدند. علاوه بر مورد بالا، اقتصاد بالای این شغل غیررسمی بسیار قوی است که بهراحتی نمیشود از آن چشمپوشی کرد. گرچه ما سازمان رسمی زبالهگردی یعنی همان «پسماند» را هم داریم اما به نظر میرسد همه زبالهگردان بهصورت رسمی کار نمیکنند. بدون شک زبالهگردی کودکان، مطلوب و مورد تأیید افرادی که دغدغه
حقوق شهروندی و از جمله حقوق کودکان دارند، نبوده و نیست چراکه زبالهگردی عوارض و پیامدهای مختلفی برای کودکان دارد. محرومیت از تحصیل به عنوان یکی از حقوق اساسی کودکان، مشکلات بهداشتی و درمانی از جمله بیماریهای پوستی، ایدز، هپاتیت، سوءاستفاده و استثمار و بهرهکشی از کودکان از جمله این آثار منفی زبالهگردی هستند. بپذیریم جمعآوري اينگونه زبالهها يك روي سکه هست و اما روي ديگر اين قضيه بيگاريكشيدن از افراد است چراكه متأسفانه زبالهگردها با اين كار هم سلامت خود را به مخاطره مياندازند و هم اينكه مجبور به انجام كار در ساعتهاي طولاني هستند.
تحمل آزارهای مختلف از سوی بزرگترها از جمله تحقیر و...، ابراز خشونت نسبت به جامعه و مردم با این هدف که حقشان به وسیله افراد مرفه و دیگران خورده شده است نیز میتواند از جمله پیامدهای این پدیده باشد.