|

درباره برنامه گفت‌وگومحور سپنج

حکمت زندگی با گذ ر از روزمرگی

شاید گزافه نباشد که بگوییم بحران انسان معاصر در جهان مدرن بیش از هر چیزی بحران بی‌معنایی است که او را در چنبره ملال زندگی روزمره گرفتار کرده و توانایی لذت‌بردن از زیستن را با وجود توسعه و پیشرفت امکانات رفاهی از او گرفته است. اساسا ملال هنگامی رخ می‌دهد و بر انسان عارض می‌شود که او معنای زیستن را از دست داده باشد یا اساسا زندگی را بی‌معنا بداند. در واقع معناباختگی درد بزرگ انسان امروز در زندگی است که هر چه به عوامل جذاب بیرونی هم دست می‌زند نمی‌تواند تکیه‌گاه غنی در درونش برپا کند و از این احساس تعلیق یا پوچی رنج می‌برد.

حکمت  زندگی با  گذ ر  از   روزمرگی

رضا  صائمی

 

شاید گزافه نباشد که بگوییم بحران انسان معاصر در جهان مدرن بیش از هر چیزی بحران بی‌معنایی است که او را در چنبره ملال زندگی روزمره گرفتار کرده و توانایی لذت‌بردن از زیستن را با وجود توسعه و پیشرفت امکانات رفاهی از او گرفته است. اساسا ملال هنگامی رخ می‌دهد و بر انسان عارض می‌شود که او معنای زیستن را از دست داده باشد یا اساسا زندگی را بی‌معنا بداند. در واقع معناباختگی درد بزرگ انسان امروز در زندگی است که هر چه به عوامل جذاب بیرونی هم دست می‌زند نمی‌تواند تکیه‌گاه غنی در درونش برپا کند و از این احساس تعلیق یا پوچی رنج می‌برد. برنامه جدید «سپنج» به تهیه‌کنندگی حسین ربانی و با اجرای علی درستکار که در پلتفرم فیلیمو به نمایش گذاشته شده با رجوع به این رنج تلاش می‌کند تا از طریق گفت‌وگوهای فرهنگی و فلسفی و عرفانی با فرهیختگان و اهل معرفت به این مهم بپردازد که چطور می‌توان با شناخت و درک بهتر رمز و رازهای زیستن و خلق یا کشف معنایی اغناکننده برای آن از زندگی روزمره گذر کرد و به زندگی غنی‌تری دست یافت که در آن رضایت بیشتری حاصل می‌شود. علی رستکار در تیتراژ خلاقانه‌ای که برای برنامه ساخته شده به صراحت هدف این برنامه را بیان می‌کند و اینکه قصد دارد از طریق گفت‌وگو با اندیشمندان و اصحاب معرفت، درباره مقصد و مقصود شایسته انسان فراتر از روزمره‌گی‌ها حرف بزند. از این حیث می‌توان رویکرد این برنامه را شبیه به پارادایم لوگوتراپی یا معنادرمانی در روان‌شناسی دانست که با کتاب «انسان در جست‌وجوی معنا» ویکتور فرانکل شناخته می‌شود. جالب اینکه در بین مکتب‌های گوناگون روان‌درمانی، این مکتب به عنوان تنها مکتب فلسفی یا فلسفه‌گرا در روان‌شناسی شناخته می‌شود که با سطحی از عرفان هم گره می‌خورد. ماهیت برنامه «سپنج» را می‌توان بازنمایی همین وضعیت دانست که با درهم‌تنیدگی نوعی خوانش فلسفی و عرفانی تلاش می‌کند تا به معنای زندگی و مفاهیم و مصادیق آن بپردازند تا مخاطب را به درک عمیق‌تر هستی‌شناختی و انسان‌شناسانه از خود رسانده و بر فهم‌پذیری او از معنای زندگی‌اش بیفزاید. «سپنج» نخستین قسمت خود را با حضور فاضل نظری شاعر و فعال فرهنگی کلید زد که اشعارش در میان طیف‌های مختلف فکری طرفداران زیادی دارد. فاضل نظری در این برنامه به نقش و اهمیت و ضرورت عشق در زندگی پرداخت که یکی از مهم‌ترین منابع و عوامل معنابخش به زندگی در طول تاریخ بوده است. شعرخوانی فاضل نظری و انتخاب اشعاری از او که با موضوع و رویکرد برنامه همسو بود بر لطف این گفت‌وگو افزود و نشان داد که خود شعر به مثابه عنصری زیبایی‌شناختی یکی از همان مؤلفه‌هایی است که می‌تواند به زندگی انسان معنا ببخشد یا معنای زیستن را در قالب زیبایی‌شناختی بازنمایی کند. مثلا فاضل از اندازه همت انسان در زندگی می‌گوید و اینکه آدم به اندازه چیزهایی که می‌خواهد کوچک یا بزرگ است و بعد بیتی از یکی از اشعارش می‌خواند که: مرنج از بیش و کم، چشم از شراب این و آن بردار/ که این ساقی به قدر تشنگی پیمانه می‌سازد. قسمت دوم برنامه «سپنج» با حضور سیدمهدی شجاعی که به پدر ادبیات آیینی ایران معروف است پخش شد که او با ارجاع به همین ادبیات از ظلم‌ستیزی و ظلم‌ناپذیری می‌گوید. اینکه نه باید ظلم کرد و نه زیر بار ظلم رفت. او بر شیوه‌ای از زیست اخلاقی تأکید می‌کند که می‌تواند زندگی عزتمندانه را ممکن کند. علی نصیریان میهمان برنامه سال تحویل «سپنج» بود که نسبت بین هنر و زندگی محور این گفت‌وگو بود تا با ارجاع به تجربه‌های استاد نصیریان از هنر اصیل هنری صحبت شود. او از شخصیت مبارک در نمایش خیمه‌شب‌بازی حرف زد و از سرمایه‌های قصه‌های اصیل ایرانی و حکمت‌های نهفته در آن گفت. اساسا یکی از ویژگی‌های مهم برنامه «سپنج» این است که ظرفیت‌ها و ظرافت‌های فرهنگ و تفکر ایرانی در غنی‌کردن سبک زندگی را در کانون گفت‌وگوی خود قرار می‌دهد تا مخاطب ر ا متوجه سرمایه‌ها و گنجینه غنی فرهنگ ایرانی کند که می‌تواند به انسان ایرانی معاصر کمک کند تا با تکیه بر آنها از روزمره‌گی گذر کند و زندگی‌اش را پربار کند. در قسمت چهارم سپنج نوبت به ساعد باقری رسید. شاعری با صدای آشنا که خود سال‌ها در تلویزیون برنامه داشت. او با زبان عارفانه مولوی از حکمت زندگی گفت و با اشاره به سخنی از نیما یوشیج، تغییر و تحول را اسباب مانایی در زندگی دانست. شاید یکی از جذاب‌ترین قسمت‌های برنامه سپنج حضور مهندس سید محمد بهشتی بود که بسیاری او را معمار سینمای نوین ایران می‌دانند. بهشتی در روایتی دلنشین از نقش درون صیقل خورده بر احساس رضایت انسان در زندگی سخن گفت و مفهوم برکت را در یک خوانش عارفانه به زیبایی تعریف کرد. اینکه برکت در زمین به رد آسمان در زندگی گره خورده و انسان برای احساس امنیت در زمین باید به آسمان تکیه کند. او ارزش‌های غنی فرهنگ بومی را در کانون سخنان خود قرار داد و اینکه مشکل ما این است که در دوران معاصر به فرهنگ خودمان بی‌اعتماد شدیم. بهشتی تأکید می‌کند وقتی ساز درونمان کوک نباشد هر کاری در بیرون بکنیم خوش‌آهنگ نخواهد بود. او از عاشقانه‌های شاعرانه نه فقط در شعر فارسی که در تاریخ ایران سخن گفت تا بخشی از منبع غنی فرهنگ ایرانی را در معنابخشی به زندگی ترسیم کند. یکی از مهم‌ترین بخش‌های صحبت‌های بهشتی که به شدت قابل تأمل بود و تحلیلی از بحران انسان معاصر به دست می‌داد بحث او درباره هیاهوی متغیرها در جهان جدید و سرعت تغییر و تحولات بشری است که امکان ثبات و تسکین را از انسان مدرن گرفته و به همین دلیل میل بازگشت به معنویت و معنا را ضروری ساخته است. میهمان بعدی «سپنج» دکتر بیژن عبدالکریمی فیلسوف معاصر بود که از مخاطرات جهان مدرن و فناوری‌های آن می‌گوید که در آن گویی به قول نیچه خدا مرده است. عبدالکریمی از منظری فلسفی به معنای زندگی در جامعه معاصر می‌پردازد و از بحران‌هایی که جامعه ایرانی را فرا گرفته و از اضطراب‌های وجودی و دلهره‌های هستی در زیست-جهان انسان امروز گفت تا با تأسی از مولانا و این بیتش که «جمله بیقراری‌ات ار طلب قرار توست... طالب بیقرار شو تا که قرار آیدت» از عرفان و حکمت ایرانی به مثابه راهی به رستگاری کمک بگیرد. اینها نمونه‌ای از چند قسمت برنامه «سپنج» بود که در یک فضای ساده و صمیمی بدون دکورهای پر زرق و برق، تلاش می‌کند تا مخاطب خود را به تفکر و اندیشیدن دعوت کند و از لایه‌های درونی‌تر و عمیق‌تر تجربه زندگی بگوید. برنامه سپنج یک تاک‌شوی فرهنگی است که به‌ویژه برای فرهیختگان می‌تواند تماشایی باشد. گرچه لحن و رویکردی نخبه‌گرایانه ندارد و مخاطب عادی‌تر هم می‌تواند از تماشای آن بهره ببرد. برنامه‌ای که هدف گفت‌وگو در آن سرگرمی نیست، آگاهی است.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها